پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن....
ترجیح میدم سینگل باشم و به ازدواج فکر کنم تا اینکه ازدواج کنم و به مجردیم فک کنم اینو خودم گفتم دکتر شریعتی امروز کارداشت نیومد (امضامو خوندین برای حال دلم صلوات میفرستین نفسا قربون دلای پاکتون)
الان یک ساعته میگم برم شیرینی بردارم بخورم هی میگم نه نرو ولی دیگه تحمل ندارم
خا برو
ترجیح میدم سینگل باشم و به ازدواج فکر کنم تا اینکه ازدواج کنم و به مجردیم فک کنم اینو خودم گفتم دکتر شریعتی امروز کارداشت نیومد (امضامو خوندین برای حال دلم صلوات میفرستین نفسا قربون دلای پاکتون)
پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن....