دو سال و دو ماهه كه ازدواج كردم.يكسالم نامزد و عقد بودم،تمامِ اين مدت لذتي از زندگيِ مشترك نبردم،شوهرم مردِ خوش زبونيه،دستِ بزن نداره.خانوادش خوبن،ولي به شدت تنبله.وقتي كه خونه هست تمامِ مدت يا خوابه يا توو گوشيه و مشغولِ تلويزيون،اهلِ بيرون رفتن و مهموني رفتن و انرژي گذاشتن نيست،من خيلي كارا كردم ،خيلي تغييرات كه اون خواست انجام دادم،عروسِ خيلي خوبي براي خانوادش بودم.همه ي فاميلش دوستم دارن،پدر شوهرم طاقتِ ي ناراحتيِ كوچيكمو نداره،ولي من نزاشتم اصلا مشكلاتمون رو بفهمن.چون ميدونم دور از جونش دق ميكنه.هر وقت شوهرم ناراحتم ميكنه پا به پاي من دهن ب دهن ميده تا حالا نشده ي بار بگه من اشتباه كردم،هميشه من مقصر بودم،بعد از سه سال كه افسردگي گرفتم ديگه به بابا و مامانم گفتم بيان من حرفامو بزنم بهشون.جلوي خودش،با اينكه هيچ وقت دوست نداشتم اين اتفاق بيفته،ولي اينبار تصميم قاطع گرفتم.ازينهمه ركود توو زندگيم خسته شدم،از خودخواهيِ شوهرم خسته شدم.
تيكرِ روزشماري براي مامي شدنمه،ي گلُ پسر و ي پرنسس توو يكي از همين روزا خدا ميزاره توو دامنم،الهي آمين.به دعاي تك تكتون نياز دارم عزيزانم❤️😘
خيلي بده ب خدا،مثل كسي كه اعتياد ب مواد مخدر داره،من از تنهايي خسته شدم،از نظر روحي داغونم،زندگي كه ...
من همیشه بهش میگم تو معتادی من همیشه و همه جا تنها بودم اون همدم من نیست هروز بهش میگم تو یک روز بدون گوشیت فک نکنم بتونی زنده بمونی اون فقط عشق اول و آخرش گوشیه لعنت به من و این شوهر کردنم بخدا خیلی سخته باید تو همچین شرایطی کسی قرار بگیره که بفهمه چقد سخته،بخدا بهش میگم بیا بریم بیرون میگه بریم بیرون چیکار کنیم وقتی هم میریم بیرون میگه خب الان اومدیم بیرون الان چیکار کنیم دیگه نهایتش که بیرون باشیم بیست دقیقه است بعد از بیست دقیقه آقا خسته میشه باید زود برگردیم خونه من گاهی اوقات از ناراحتی دوسدارم گریه کنم میگم من نمیخوام برم خونه خسته شدم از بس نگاه در و دیوار کردم،دیشب بهش میگفتم اگه با این دیوار حرف میزدم تا الان به حرف میومد
چه کسی میداند؟ که تو در پیله تنهایی خود، تنهایی؟ که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشا، تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ....💗
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آخ این تاپیکت و خوندم واقعا عصبی شدم وقتی میره سرکار یه پیامم واسم نمیفرسته که حالم و بپرسه نمیدونم من دلم به چیه این زندگی خوش کردم،تو رو خدا هر جور شده نزار زندگیت مثل من بی روح بشه
چه کسی میداند؟ که تو در پیله تنهایی خود، تنهایی؟ که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشا، تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ....💗
من همیشه بهش میگم تو معتادی من همیشه و همه جا تنها بودم اون همدم من نیست هروز بهش میگم تو یک روز بدو ...
ما دقيقا شرايطمون مثل هم هست،من كه كامل افسرده ام،هر روز گريه ميكنم.منِ خاك بر سر به خاطرِ اون خيلي تغيير كردم،دخترِ آزاد و شادي بودم،راحت بودم،پر انرژي بودم،اومدگفت من حساسم ب نگاه بقيه چادر سرت كن،سر كردم،گفت با پسر عمو داييت دست نده من ناراحت ميشم،دست ندادم،گفت حق نداري عروسيتون برقصي توو جمع،نرقصيدم.گفت شمارتو عوض كن.عوض كردم،به اينا فكر ميكنم دلم ميخواد از زندگيش برم بيرون.خيلي عذاب ميكشم،بعد حاضر نميشه اون گوشيِ لعنتيشو بزاره كنار،حاضر نميشه ي ذره دركم كنه😭
تيكرِ روزشماري براي مامي شدنمه،ي گلُ پسر و ي پرنسس توو يكي از همين روزا خدا ميزاره توو دامنم،الهي آمين.به دعاي تك تكتون نياز دارم عزيزانم❤️😘
ما دقيقا شرايطمون مثل هم هست،من كه كامل افسرده ام،هر روز گريه ميكنم.منِ خاك بر سر به خاطرِ اون خيلي ...
منم روزی نیست که بخاطر زندگیم گریه نکنم ،هر کی ما رو میبینه همون لحظه اول میفهمه که شوهرم خیلی به من و پسرم سرد و بی توجه انگار نه انگار ماهم هستیم وجود داریم،من که شوهرم چند روز یکبار فاز غم بر میداره که من افسرده ام و ناراحتم (دیگه این حرفش و کجای دلم بزارم )جالب اینجاست میگه تقصیر تو که اینطور شدم،،؛؛بعد از چند ساعت که سرش تو گوشیه میرم پیشش میشینم میگم حرف بزنیم اون میگه اه بزار دو دقیقه راحت باشم میگم واقعا این چند ساعت کمه که الان میگی دو دقیقه راحتم بزار ،،،،حتی دیگه از حرص خوردن هم خسته شدم
چه کسی میداند؟ که تو در پیله تنهایی خود، تنهایی؟ که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشا، تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ....💗