سلام دوستان منتظر عزیزم
میخوام ماجرای انتظار و باااالاااخره نی نی دار شدنمونو براتون تعریف کنم
بسم الله
من و همسرم از دوران عقدمون به فکر بچه بودیم و میخواستیم اووونم زیادشو
منم از همه نظر امادگیشو داشتم فکر میکردم صبح حامله شم مشکلی ندارم و بچه مانع هیچیزم نیست و همه چی عااالی و تکمیل میشه
خلاصه بگم
از 14 سالگی ازاد بودم و با دوستام و فامیل زیاد تور و سفر ایران میرفتیم
و هر کلاسی میخواستم برم و یاد بگیرم از زبان و خیاطی تا رانندگی و کریکت و ..... رفته بودم
درسمم داشت تموم میشد و از سال اول سرکار رفته بودم
با همسرم هر سفر زیارتی ای میخواستیم رفته بودم
کلللی تحقیق کرده بودم و کلاس رفته بودم و کتاب خونده بودم (همچنان ادامه داره این کارام) راجع به بارداری و زایمان و شیردهی و بچه داری و تعداد بچه و ..... مسائل روحی و جسمیش و تقریبا همه چیز
خلاصه من رفتم پیش دکتر و چک آپ کااامل دادم
سونو وازمایش کلللی
دکتر گفت همه چیزت عالیه و مشکلی نیست شروع کنید
منم از ماه اول (چون واقعا ادم مذهبی ای هستم) تمام اعمال مستحبشو با همراهی همسرم انجام دادیم و بسیار امیدوار بودیم ... یادش بخیر
فک میکردم ماه اول باردار میشم
سه ماه گذشت
6 ماه گذشت
گذشت و گذشت
و شرووووع شد
این دکتر و اون دکتر و سونو داخلی و تست اسپرم و این مرکز و اون مرکز و امید و نا امیدی و عکس رنگی و گریه و نذر و نیاز و انواع نماز و ذکر و ...یک سال ... دو سال ..... وااااااایییی چقققققدر انتظار و بی تکلیفی سخخخخته
حس خیلی هاتونو درک میکنم
الهههههی خدا به حق این مااااه عزیز در های رحمت و برکت به روی شما باز کنه
خلاصه نتیجه ی تممممام تست و آزها شد:
شما هردوتون کاملا سالم و عالی هستید!
باید منتظر باشید
گفتن طبق امار افراد سالم و نازا گاهی تا شش سال طول میکشه باردار بشی
شاید الان برخی از شما که خودش یا همسر محترمش مشکلی دارن
بگن وای خوش بحالتون سالم بودید
ولی این خبر مارو به قعععر دره ی تاریکی برد
که خدایا پس ما چیکار کنیم؟؟؟؟
درمانی نیست... جز انتظار کشنده
یادمه یه بار عید غدیر پریود شدم
انننقدر گریه کردم و گفتم خداااایا این عیدی منه؟؟؟
داشتم از غصه میمردم
حتی دکترا نمیگفتن خودتونو تقویت کنید!!!
هیییچچچچی
فقط و فقط انتظار
تا اینکی زیارتی قسمتمون شد که من اونجا نذری رو ادا کردم و از خدا یک دختر خواستم که نذر امام حسین ع و حضرت زینبش کنم .... خیلی گریه کردم و حالم عوض شد
با همیشه فرق داشتم
دیگه استرس نداشتم و رااااحت میگفتم عیبی نداره هرچقدر طول بکشه فقط سالم و صالح باشه
به خدا قول دادم ازون به بعد مراقب گناه هام باشم مخصوصا گناه های زبان
و با همه مخصوصا پدر و مادر خودم و همسرم خوب رفتار کنم
ازون روز شروع کردم به سوره یس خوندن تند تند 40 تا 40 تا میخوندم شاید سه چهار سری خوندم
هر 40 تا رو نیت میکردم از امام زمان عج برای یکی از ائمه
نماز خودمو همسرمو مراقبت میکردم مخخخصوصا نماز صبح
خلاصه بعدش یک بار دیگه بیشتر پریود نشدمو الانم دخترم توو دلمه خداروشکر
هزززار بار خداروشکر
خدا منو همسرمو لایق دونست
ولی الان فک میکنم این دیرکرد خیلی ام بد نبود منو همسرم خیلی چیزا یاد گرفتیم
خیلی به خودمون مغرور بودیم ، همسرم اگر زود باردار میشدم شاید انقدر بچه براش عزیز نبود
مثلا قبلا میگفت حق نداره فلان یا تو باید فلان کارو کنی
ولی وقتی تغییر کرد خدا بهمون دختری رو داد که الان همسرم بهتر باهاش رفتار میکنه
بچه ها من خیلی نذر و نیاز کرده بودم توو این سالها
ولی هیچ وقت انننقدر امیدوارانه و بی استرس نبودم
به خدا گفتم اگرم ندادی بازم من التماس میکنم
هیچ عیبی نداره
گریه و زاری و نا امیدی رو گذاشتم کنار
ضمنا من از 40 تا یس خیییلی چیزا گرفتم
شغل همسرمو... خونه پیدا کردنمونو .....
دقت کنید چله یس نه هاااا
40 تا یس یعنی شاید شما توو یه هفته تمومش کنید
بسم الله
یس همه چیز بهتون میده
پیگیر درمانهاتونم باشید
سوالی هم دارید در خدمتم