شوهرم پارانوئید داره شکاکه اعتیاد داره کتکممیزنه و وحشیه
بخاطر بچم موندم تو این زندگی حمایت مالی و عاطفی ندارم
وقتی میاد خونه تپش قلبم شروع میشه طوری که قلبم میخواد هر آن از سینم کنده بشه دلمم انگار رخت میشورن میشه وقتی میره انقد که استرس و تپش قلب داشتم یه هو از شدت فشاری که بهم وارد شده میزنم زیر گریه شدید تا کمی خالی شم
کسی تو شرایط من هست بیاد حرف بزنیم