نباید زن دوم میگرفته خب گرفته باید گردنش رو بزنه باید بهش هرچی که دوس داره بگه ...شما عزیزدلم فرض کن که پدرشوهر استارتر بابای شما باشه خدا وکیلی خدا وکیلی ناراحت نمیشی دلت نمیگیره یکی به بابات اینجوری بگه و درموردش اینجوری فکر بکنه ...من بشدت ناراحت میشم که ببینم که کسی دیگری رو تحقیر و تمسخر میکنه یا به کسی ظلم میکنه من برای هیچ کس بد نخواستم میگم درست نیست اینقدر کسی خودشو دست بالا بگیره و دیگران خوار و کوچیک کنه خدا رو خوش نمیاد
مال من میان هربار تو مهمونی و عروسی و...که باهم دعوتیم
خودمونم دوتایی خیلی بیرون میریم و فرصت زیاد هست برای خلوت دوتایی
واقعا مسئله سخت و مهمی نیست
حتی وسط دور دورها میرفتیم مثلا یکی از اعضای خانواده رو میرسوندیم جایی و...
خب تو زندگی آدم دخالت کنند اره نباید رو بدی
ولی این بحث ماشین و اینا که میگی واقعا مهم نیس
من خودم میشینم عقب مادرشوهرم بشینه جلو چون خودم روم نمیشه پشت کنم به بزرگتر ...یه وقتایی شده خودش زودتر نشسته عقب گفتم ببخشید پشت کردم ...چون خودم معذب بودم بزرگتر عقب نشسته
عزیز دلم خانم گل راهنمایی خواستن فرق داره با تحقیر کردن...مشکلش رو بگه نه این که بیاد بگه پدرش فلان عیب و ایراد رو داره لیاقت محبت و احترام رو نداره اونم با اون لحن بگه مشکلم اینه چجوری به شوهرم بگم نه اینکه بیاد و خانواده ی همسرشو بکوبه
دقیقااا مثلا منو همسرمبیرونیم یهو مامانش زنگ میزنه بیا منو برسون خونه آبجیم باباش زنگ میزنه بیا منو از سرکار ببر روستا منو پیاده میکنه میره بهشم گفتم اولویت باید من باشم ن خونوادت گفت روم نمیشه ب بابام ن بگم اصلا نمیدکنم نامزدم درک کنم خیلییییییی احترام میزاره
