مدام تو ذهنم مرگ خودمو تصور میکنم، احساس پوچی میکنم، از همه طرف تحت فشارم، کسی درکم نمیکنه ، آدما با حرفاشون داغونم کردن، زندگی من برای هیچ کس مهم نیست ، همیشه باید خودمو برای بقیه فدا کنم ، یکبار نتونم ، قضاوت میشم ، روح و روان من مهم نیست، تا حالا چندبار قرص خوردم اما لحظه آخر ترسیدم و خبر دادم ، الان دیگه جوری شده یک دونه قرصم بخورم بالا میارم، کاش یه راهی باشه بی دردسر بمیرم
من هم در این حالم با این تفاوت که به خودکشی فکر نمیکنم به خاطر بچه هام،ولی نماز دردودل با خدارو گذاشتم کنار، و به این فکر میکنم مه مگه میشه یه نفر تو دنیا اینقدررر حق بخوره و ظلم بکنه بعد خدا روز به روز پولدارتر و هوشبخت ترش کنه و تمور و مریضی هم بده به ما توسری خورا
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
هممون بالاخره میمیریم حالا تو میخوای به خاطر حرف 4 تا ادم و درک نشدنت خودکشی کنی که مثلا چی بشه
برو تا تهش شاید یه روزی اومدی گفتی خداروشکر که زندم و این روزو دیدم
* لطفا ریپلای نزنید *عزیزان منظورم از گشتن زمان هایی مثل امتحان هست که با دست سر تا پا هارو میگردن. اگر توضیحم کامل نیست میتونید ادامه تاپیکو بخونید و متوجه منظورم بشید😐ممنون
خیلی با این حرفا به خودم امید دادم اما تهش کم آوردم از ضعیف بودنم متنفرم
کم نیار، خیلیا شرایطشون از تو بدتره ولی دارن زندگی میکنن تو چیت با اونا فرق داره؟
زندگی واسه 99 درصد آدما قشنگ نیست ولی دارن ادامه میدن
زندگی رو هر چی سخت تر بگیریش سخت تر میگذره
* لطفا ریپلای نزنید *عزیزان منظورم از گشتن زمان هایی مثل امتحان هست که با دست سر تا پا هارو میگردن. اگر توضیحم کامل نیست میتونید ادامه تاپیکو بخونید و متوجه منظورم بشید😐ممنون
من فقط میخوام بمیرم خیلی سخته آدم بفهمه هیچ پشتوانه ای نداره لعنت به این زندگی که تموم نمیشه
چرا فک میکنی بقیه پشتوانه دارن تو نداری، اصلا پشتوانه اگه بود که خدا تنها نبود...بخداوندی خدا یه شوهر دارم که همه فکر میکنن از بیرون فرشتست ولی هر مشکلی تو زندگی به وجود بیاد میگه تو باعثشی انقدررر این مرد کثیفه و لجنه...بچه هامم که روانشناسا میگن حق نداری باهاشون دردودل کنی و مشکلاتتو بهشون بگی.پدرو مادر و خواهرام هم که میگن ما خودمون مشکلات دارم....بخدا به تنها چیزی که فکر میکنم اینه که حضرت علی میرفته به چاه دردو دل میکرده...دلم یه چاه میخواد فقط نعره بزنم توش هالی بشم