یه شماره ناشناس بم زنگ زد
تا گفتم الوو
گفت وای مامان جان خوبی فدات شم حالت خوبه دورت بگردم قربونت برمچیزی خوردی؟؟
و هعی قربون صدقه میرفت و اجازه صحبت ب من نمیداد
بعد یهو متوجه شد من ساکتم آروم گرفت
گفتم خانوم اشتباه گرفتید🥺🥲
گفت وای ببخشید خدافظ...
تو دلم گفتم چیو ببخشم؟؟اینکه اول صبحی پر شدم از محبت مادرانه؟ چیزی ک هیچوقت مامانم اینجوری بم نگفته 💔🥲
کلا خانوادگی بی احساسیم هیچکی ب اون یکی دیگه محبت نمیکنه الانم خودمم بخوام نمیتونم 💔🤕