من دو تا خواهر دارم
یکی ۲۰ یکی ۱۵
۶ سال پیش مامانم با سه تا بچه جدا شد
خواهر کوچیکم که ده سالش بود اونموقع خیلی بی قراری میکرد
بابامم پرش میکرد که باید به مامانت بگی برگرده
ولی مامانم بررنگشت
اگر برمیگشت ما الان با یه آدم معتاد که هر شب یا پارتیه یا خونه مامانش و هیچیییی هم خرج ما نمیکنه تو یه خونه بودیم
ولی الان ( حالا من خیلی خبر ندارن هرروز چه اتفاقی میوفته چون ازدواج کردم ) وقتایی که میرم خواهرام واقعااا خوشحالن
حتی خواهر کوچیکم درسشم خیلی بهتر شده
کنار پدر و مادر بودن واقعا حس خوبیه
ولی نه این که یه بابایی یا یه مامانی شبیه بابای من داشته باشی
ببخشید طولانی شدعزیزم