خیلی بده بچه طلاق باشی

وای دقیقا انگار داری زندگی منو تعریف میکنی

با فرق اینکه من تک فرزند بودم

منم عمه هام خیلییی اذیت کردن

هم منو هم مامانمو

بابا و مامانم هنوزم لجبازی میکنن

ولی باز بهتر از اون زندگی ای هست که باهم داشتن و صبح که از خواب بیدار میشدم لج و لجبازی و تنفر و دعوا و حرص بود تا شب

اره بابا منم این روزا رو گذروندم

من که اصن جایی نمیگفتم تو زندگیم چه خبره

اگرم به دوستام میگفتم هیچ ری اکشن خاصی نداشتن و عادی بود براشون

دور از جون مادر شما زنداداشم من با داداشم خیلی اختلاف داشت زندگی داداشم و بچه ها شده بود جهنم همش یه جا می‌نشست تکون نمیخورد این اواخر ادرار میکرد رو فرش بچه ها رو کتک می‌زد سفره از صبح تا شب میموند تو آشپزخونه در و دیوار رو با چکش خراب میکرد .هیچ بیماری هم نداشت فقط خ..‌.‌..ت میکرد بچه هاش فهمیده بودن وقتی فوت شد آبجیش همون شب خاکسپاری به خواهر زاده هاش گفت خیلی خوشحالم براتون دیگه راحت شدید عزیزای خاله زندگیتون رو تو آرامش ادامه بدید منظور اینکه بعضی والدین سم هستن و جدایی ازشون نعمت

یه سوال میشه بپرسم؟

مراسمات ازدواجتون رو چطوری گرفتین؟

خانواده مادری و پدریتون باهم؟

مادر پدرتون هردو امدن؟

منم تقریبا تو شرایط توام هر روز خونمون جنگ و دعواس پدر مادرم تو یک کلمه با هم هم نظر نیستن من ۱۷ سالمه ترجیح میدم جدا بشن تا هر روز دعوا باشه تو خونه 

بله عزیزم حتما 

خیر خانواده پدری رو دعوت نکردم پدرمم فقط توی عقدم دعوت کردم 

میترسیدم مراسمو به هم بزنه 

مطمئن بودم یه کاری میکنه 

امیدارم بهترینا براتون اتفاق بیفته احسنت ب این مادر قوی ک معلومه چقد سختی کشید با 3 بچه ولی هواتونو داشت

منم همیشه فکر میکنم اگر روزی ازدواج کنم و مراسمی بخوام بگیرم

یا باید خانواده مادر و پدرمو جدا دعوت کنم

یا اگر با هم دعوت کنم جنگ جهانی به پا میشه، چون مامانم و عمه هام سایه همو با تیر میزنن و همچنین بابام و دایی هام😂

خانواده همسرتون یا خود همسرتون پیش نیومده که بخوان از این ماجرا علیهتون استفاده کنن؟

من خیلی بهش فکر نمیکنم اما بالاخره ته ذهنم این هست که با این اوضاع روزی ازدواج کنم چی پیش میاد

همسرم هم پدر و مادرش جدا شدن 

خب پس شرایط مشابه بوده👍🏻🙏🏻