آدمی در جمیع امور خود توکل بر خدا کند و همه امور خود را به او واگذارد و دیده از همه وسایط بپوشاند .
زیرا که بعد از آنکه بر او روشن شد که به غیر از خدا احدی منشا هیچ اثری نیست ، و دانست که مبدا هر موجودی و منشا هر فعلی، از خلق و رزق و عطا و منع و غنا و فقر و مرض و صحت و ذلت و عزت و حیات و ممات و غیر اینها حق - سبحانه و تعالی - است.
و اوست منفرد و مستقل به جمیع اینها. و «انباز» و شریکی از برای او در هیچ اثری نیست دیگر در هیچ امری ملتفت به غیر او نمی شود، بلکه بیم او از خدا و امیدش به او و وثوق و اعتمادش بر اوست.