2777
2789
عنوان

حالم خیلی بده

352 بازدید | 40 پست

من خونم یه شهر جدا از مادرم ایناست.تقریبا یک ساعت راهه

بعد سه هفته بود نیومده بودم 

دیروز از کارم مرخصی گرفتم که دو روز بیام خونه مامانم 

بعد شب به شوهرم گفتم گفت لازم نکرده نرو...

حالا در حالی که قبلا میگفت اگه شب ساعت دو هم بخوای بری دیدن مامانت اینا خودم میبرمت

بعد برای توجیه کردن گفت ز بزن دعوت کن مادرت اینا بیان 

منم عصبی شدم گفتم چه بخوای چه نخوای من میرم من بخاطر رفتن مرخصی گرفتم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

این خیلی خوبه چرا نیمه ی پر لیوان و نمببینی؟؟؟خوب دوست داره میگه نرو ..شوهره من یه مدت میگفت برو برو خونه مامانت فهمیدم سیم کارت خریده میره گروهای سک..ی ....  پس قدر زندگیتو بدون دوس داره کنارش باشی

خدایا فقط اون دوتا رو ازت میخوام خودت میدونی چقدر حساسم به این دو مورد

من هستم بگو

چه کسی میداند؟   که تو در پیله تنهایی خود، تنهایی؟                 که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟                                                     پیله ات را بگشا،                                                                  تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ....💗
بعدم خونه رو مرتب کردم حاضر شدم اومدم خونه مامانم 

الان بهت خوش میگذره؟؟؟؟ها. توروخدا قدر زندگیاتونو بدونید

خدایا فقط اون دوتا رو ازت میخوام خودت میدونی چقدر حساسم به این دو مورد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز