بیچارم کرد
بیماری خود ایمنی گرفتم
تا وقتی دنبال راضی نگه داشتننش بودم افتضاح بود وضع
تازگیا فهمیدم بحث نمیکنم باهاش تهدیداتش رو اهمیت نمیدم
دیگه زنگ نمیزنم کنترلش نمیکنم به خودم شدیدا میرسم
جوری شده که مثل قبلا های من میکه استرس دارم میام خونه میترسم ازت
حقشه کاری کردم بترسه از دستم بده
رفتارش رو کنترل میکنه
برا شما وابستگی بوده
مرد خودشیفته هیچ وقت درست نمیشه
بالاخره اذیت میده بهت
خلاص شدی از دستش به خدا