مادرشوهر منم تا منو میبینه تمام درداش و بدهیاش یادش میافته
ی بار داشت حرف میزد پشتش ب من بود و سر سینک بود همینجوری داشت حرف میزد من روم نشد وسط حرفش بگم دستشویی دارم بلند شدم رفتم .برگشتم دیدم همچنان دارع حرف میزنه😂😂😁😂
اصلا نفهمید رفتم و اومدم😂😂
اتفاق خوب زندگیم بیافت... قول می دهم جای تمام دستهای دنیا..بگیرمت..💔