خالم خبر خفتگیری جلو در بهشتی رو که شنیده بود زنگ زده به دخترش که سمت دانشگاه اگه خلوته تنها بیرون نرو شبا، با دوستپسرت برو.
دختر خالمم گفته بود ندارم، بش گفته یه دونه پیدا کن واسه اینجور وقتا.