بغض...
یه چیز احمقانه
که عین بختک میچسبه به گلوت
داره خفت میکنه
انگاری یکی داره ضربه میزنه به گلوت
ولی هرچی گریه میکنی
ضجه میزنی...
نمیترکه
بغض بخاطر شکستاته
شکست از طرف عشق
خانواده
رفیق
جامعه
هرکسی اومد ضربه ای زدو رفت
خندیدیم...
گفتیم تجربه شد
درس شد
ولی حواسمون نبود رفته رفته
احساساتمون خوابید..
خندمونمحو شد..
گریمونم خشک شد..
فقط موند یه بغض لعنتی
کهچسبیده ته گلوت
اب میخوری تا برهپایین
فایده نداره
اون بغض همیشه باهامونه...