هیچ نیک و بدی در انسان موجودیت نداشته و نخواهد داشت
گذشتگان و آیندگان ابتدا برای قدرت وتسلط بیشتر و بیشتر حاکمان و سرمایه داران و در مرحله دوم برای جلوگیری از قدرت گیری طبقات پایین جامعه با برخی توهمات و قوانین احساسی حس گناه و ضعف را بر انسان تحمیل کردند که به علت غم و اندوه زیاد و زیر دست بودن راضی به زندگی های عادی و بخور و نمیر خود باشند و با حجم احساسات گناه و مشغله زیاد تفکر جلوگیری از تسلط انسان بر انسان و غریزه زیاده خواهی و شوق تجربه را از انسان گرفتند و به این دلیل اکثریت انسان های طبقه پایین حاکمان طبق بالا را به علت ایجاد درامد فقط برای زنده ماندن و اندکی بهره از لذت های زندگی محترم و مفید برای نوع بشر میپندارند
هر گاه دیدید برای فرد یا قشر یا طرز تفکر تلاش میکنید نه نوع بشر
خارج از غرایز و هدف موجودیت خود قرار دارید
نمونه والدین هیچ حقی بر گردن فرزند ندارند اگر حقی باشد فقط فرزندان بر گردن والدین دارند والدین طبق غریزه برای حفظ و آرامش نوع بشر میخواهند فرزند دار شوند به زور انسانی پاک وارد جهان میکنند حال مسئول طرز تفکر ، دانش ، آرامش ، آموزش روابط ، رفاه ، رسیدن به خواسته ها اگر طرز تفکر درست نباشد این خواسته ها به بیراهه و بیهودگی ختم خواهد شد ، درامد آینده و همه و همه چیزش والدینه
چون موجودی را بدون کوچک ترین درک و فهم از جهان به جهان اضافه کردند پس برای حفظ و آسایش نوع بشر باید انسانی مفید برای نوع بشر و نه مفید برای فرد یا خود تحویل دهد اگر غیر از این بود خیانت بر نوع بشریت کرده است
نسل بشر با نصف نصف جمعیت امروز اما با انسان های کامل نیز میتواند بشریت رو حفظ و به آرامش برساند
بسیاری از تولد های انسان از پدر و مادر هایی که برای سرگرم کردن خود با تفکرات تقلیدی از نادانان گذشته و حفظ رابطه خود بچه دار شدند
خیانت بر نوع بشر است خیانت بر خود فرزند و فرزندان تولید شده از تفکر غلط خاندانشان است .