لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی ...
تا پیش تو آورد مرا ، بعد تو را برد...
قلبم شده بازیچۀ دنیای روانی..
باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری..
وقتی همه دادند به هم دست تبانی...
در چشم همه ، روی لبـــم خنده نشاندم ..
در حال فروخوردنِ بغضی سرطانی
آیا شده از شدت دلتنگی و غصه ؛
هی بغض کنی؟! گریه کنی؟! شعر بخوانی؟
دل تنگ توام ای ك به وصلت نرسیدم . .
ای کاش خودت را سر قبـــرم برسانی......
ای کاش خودت را سر قبرم برسااااااانی