2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

523 بازدید | 15 پست

خیلی ناراحتم خانواده شوهرم اصلا منو به حساب نمیارن دائم ذهنم درگیرشونه که چرا مثلا یه جایی یه چیزی بهم گفتن نتونستم همون موقع جوابشونو بدم روح و روانم بهم ریخته اصلا، یه جاری عوضی هم دارم که خیلی دوروعه

میشه برا مامان شدنم دعا کنید

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

همون لحظه تاپیک بزن تا جواب بدن نی نی سایتی ها بگن چی بگی. بعد خودت ببین کدوم جواب بهتره

خودم جواب بلدم بدم ولی روم نمیشه البته که دیگه کلا قطع ارتباط کردیم باهمشون ولی من ذهنم هنوز درگیرشونه

میشه برا مامان شدنم دعا کنید

 ببین یه چیزی میگم لطفا بد برداشت نکن مشکل از خانواده شوهرت نیست مشکل از خودته بگرد اون نقطه ضعف و پیدا کن و درستش کن اگه بدن فاصله بگیر کم کم و از دایره آدمایی که باهاشون تو ارتباطی خارجشون کن اونم با سیاست نه با شوهرت به جنگ بیوفتی اگه نمیتونی قطع ارتباط کنی فقط فکر پیشرفت خودت باش چه از نظر مادی چه شخصیتی 

رو خودت کار کن برات مهم نباشن و بهشون باج نده و گدایی توجه نکن 

ببین یه چیزی میگم لطفا بد برداشت نکن مشکل از خانواده شوهرت نیست مشکل از خودته بگرد اون نقطه ضعف و پی ...

باهاشون قطع ارتباط کردیم من کلا شخصیتی خیلی دختر قوی هستم ولی انقدر اینا ادمای سمی بودن خیلی رو روح و روانم تاثیر بدی گذاشتن هیچ جوره کارایی ک کردن و نمیتونم فراموش کنم البته اینکه شوهرم کاملا خانوادشو میشناسه خودش میدونست چجورین اصلا تا قبل اینکه من چیزی بگم خودش قطع ارتباط کرد باهاشون 

میشه برا مامان شدنم دعا کنید

ببین یه چیزی میگم لطفا بد برداشت نکن مشکل از خانواده شوهرت نیست مشکل از خودته بگرد اون نقطه ضعف و پی ...

قشنگ خاهر شوهرم جنگ روانی راه انداخته بود بین دوتا جاریا ی رقابتی انداخته بود که این وسط تنها کسی که سود میبرد اون بود و جاریم هم چون خودشو رقیب من میدونه تا میدونست براشون مایه میزاشت و در خدمتشون بود من چون شخصیتم اصلن ادمی نیس ک باج بدم خودمو کنار کشیدم تا اون تا اخر عمرش در خدمت خاهر شوهرم چاپلوسی کنه

میشه برا مامان شدنم دعا کنید

باهاشون قطع ارتباط کردیم من کلا شخصیتی خیلی دختر قوی هستم ولی انقدر اینا ادمای سمی بودن خیلی رو روح ...

یه چیزی بگم تا تهش و برو من خواهرشوهر و مادرشوهرم بلایی سر من آوردن که من تا پای طلاق رفتم شوهرم میدونست اونا مقصرن ولی جریاناتی بود که حوصله نمیکشه بگم 

خلاصه گذشت و زندگیم درست شد و من باهاشون قطع رابطه کردم تا یکسال عید تو مجلس سلام دادیم و حرف زدیم 

چند وقت هی با خواهرشوهر قهر و آشتی داشتیم تو رو خوبیم ولی از هم متنفریم 

وقتی برادرم فوت کرد من داغون شدم انقدر حالم خراب بود و هست که دیگه از هیچی خوشحال نمیشم خواهرشوهر چند وقته پیش با شوهرم بحثش شد شوهرم طرف منو گرفته بود خواهرشم گفت برو گمشو با اون زنت ختم داداشش مثل افغانی‌ها شده بود همه میگفتن چقدر زشته حیفه داداشت اینو براش گرفتید 

من از زیر زبون شوهرم اینارو کشیدم بیرون ولی بهش گفتم به خواهرت نگو اینارو به من گفتی بذار باهاش تو ارتباط باشم تا به وقتش 

یه چیزی بگم تا تهش و برو من خواهرشوهر و مادرشوهرم بلایی سر من آوردن که من تا پای طلاق رفتم شوهرم مید ...

چقدر عوضی و پستن همچین ادمایی، تسلیت میگم بهت عزیزم خدا به دلت صبر بده 


میشه برا مامان شدنم دعا کنید

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792