۱۸۷ روزه که نیستی واقعیتش عادت کردم تا یه حدی به نبودنت ولی خب فقط قبول کردم که نیستی و به زندگیم ادامه میدم ولی آخر شبا یا با دیدن ماشین رانا زود بر میگردم ببینم تو نیستی🥺
کاش اینده ما رو بهم برسونه من مشتاق دیدارتم
راستش بخوای دقیقا حال من رو کتاب ۳۶۵روز توصیف میکنه که روز ۱۸۷نوشته «دلواپسی چون اگه برگردی با همه وجود دوباره پیشت برمیگردم🙂»
فکر نمیکردم تو سن ۲۲سالگی بشینم آهنگ هایده رو گوش بدم «وقتی میایی صدای پاهات از همه جاده ها میاد...
ای تویی که همه کسم بی توانگار میگیره نفسم ...
اگه تو رو داشته باشم انگار به هر چی میخوام میرسم...
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرارکنم؟»
دلم برات تنگه ذغالم🖤
میترسم بگذره و نیایی
میترسم روزی کنار کسی بخوابم که همونقدر که تو رو دوست داشتم دوستش نداشته باشم....
کاش میومدی و پیشرفتامو میدی
میومدم با ذوق برات تعریف میکردم
کاش بهم برسیم...