بند بند بدنم درد میکنه از خستگی ، مخصوصا این دو روز که مریض هم بودن. واقعا چطور برنامه ریزی کنم که هم خونه مرتب باشه ، هم غذاشون خوب و به موقع باشه، هم اینکه از نظر روحی شاد باشن.
با وجود همسری که ۹ صبح میره سر کار تا ۸ شب و کمک نمیکنه و کارش سخته .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
الهی خیر بچه هاتو ببینی اما کودکستان راه انداختی😁خواهشا مواظب باش چهارمی رو دیگه نیاری
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
بهترین راه اینه به خودت سختی ندی توی مرتب کردن خونه میگن بچه یادش نمیمونه خونه چقدر مرتب بوده ولی یادش میمونه شما چقدر کنارش بودی...نهایتا شب که دوتاشون خوابیدن مرتب میکنی اینطوری فک کنم خودتم راحت تر باشی البته درک میکنم خیلی سخته ها..مادری خواهری کسی کمکت نمیکنه هر از گاهی؟