2777
2789

من دیروز مامانمینا رفتن عروسی بچه برادرم ک یکساله خورده ای هس ب من گفتن نگه دارم رفتم خونه مادرم با شوهرم نگه داشتیم پارک بردیم ساعت دعوتیم بود شوهرم گفت یه زنگ بزن ببین نمیان من فردا میخوام برم سرکار زنگ زدم خواهرم گف ما رفتیم دنبال عروس باغ عروسیه همسایه بود رفته بودن شوهرم ساعت شیش میره سرکار خلاصه عصبی شد گف من خوابم میاد برو داداشتو صدا کن بیاد حواسش باشه بجه رو خوابونده بودم

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

منوشوهرم قرار بود بریم بیرون من بخاطر اینا ب شوهرم ن گفتم بعد امروز رفتم میگم یخورده زودتر میومدید دیر اومدید دیگه برگشته میگه نگه نمیداشتی چیکار کنیم عوض تشکر درحالی ک من دیروز کلی اذیت شدم انقد ناراحت شدم حالا بیا خوبی کن ناراحت داشتن کباب میخوردن یه تعارف نزدن یه تیکه بهم ندادن

چرا شما نرفتین عروسی؟ عروسی کی بود که خوا۶رت و مامانت بودن شما نبودی؟

همسایه مامانمینا ما دعوت نبودیم پرو پرو برگشته اینو میگه بد میگه هفته دیگه میرین قزوین منم گفتم ن خونه خواهرمینا 

از آدمای بی سر و زبون بدم میاد  خب تو رو خواهرت میگفتی بیا اینم جا تشکرته دفه دیگه یکی دیگه رو ...

بچه برادرم بود زنداداشم قهره بچه رو انداخته رو داداشم منم بخاطر داداشم نگه داشتم داداشم کلی تشکر کرد ولی این دلمو شکوند

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   my_00  |  1 روز پیش
توسط   nnnnop  |  9 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز