2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1795608 بازدید | 90709 پست

بچه ها کسی تو این تاپیک ویبک ۲ بوده که موفق بشه؟

دکتر رفتم گفت اگه بخوای انجام میدم ولی خیلی راضی نبود

مشهد،حرم،ورودی باب الجوادتان..... آقا عجیب دلم گرفته برایتان

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام خانمای باردار گل گلاب.ان شاالله که حال همتون خوب باشه.تبریک میگم به خانمایی که زایمان کردن دست ...

سلام نرجس جان خوبی؟

در چه حالی؟

دکتر و معاینه نرفتی جدیدأ؟

علائم زایمان داری؟

بچه ها کسی تو این تاپیک ویبک ۲ بوده که موفق بشه؟ دکتر رفتم گفت اگه بخوای انجام میدم ولی خیلی راضی ن ...

سلام بله عزیزم من دوتا سزارین کردم.سومی ویبک شدم الان چهارمی رو میخوام طبیعی زایمان کنم ان شاالله

سلام نرجس جان خوبی؟ در چه حالی؟ دکتر و معاینه نرفتی جدیدأ؟ علائم زایمان داری؟

سلام خوبم شکرخدا.شما خوبید؟ دردهای پراکنده هست ولی جدی نمیشه.امروز ماما میبینتم ببینم پیشرفتی داشتم دفعه قبل یه سانت بودم

بسلامتی زهرا جون. ان شاء الله بسلامتی و دلخوشی در منزل جدید ساکن بشید. یکم کشت و کشتار اشکالی نداره، ...

ممنونم 😚😚 آره دقیقا بچه منم همینه. گاهی وقتا فکرمیکنم الان یک تیکه از اون پایین مایینای بدنمو از اون دروازه پایینی شوت میکنه بیرون😆

شوهرمم ب قول تو همینه مدلش دیگه..

ممنونم. دعای خیر شما حالمو خوب میکنه. ممنون ک ب یاد هستین..



دوستان عزیزی ک میخوان تجربیات ، نکات و راهکارای لازم برای زایمان طبیعی مخصوصا ویبک و خاطرات مامانای ویبکی رو مطالعه کنن، حتما ب این آدرس سر بزنن. این یکی هم آدرس تاپیک برای گروهی ورزش کردنه ماه های آخره. 👈لینک
سلام خانمای باردار گل گلاب.ان شاالله که حال همتون خوب باشه.تبریک میگم به خانمایی که زایمان کردن دست ...

سلام عزیزم. ان شاء الله بسلامتی بارتو زمین بزاری و میوه ی دلت رو بغل بگیری. کلی دعای خوب همراهت  

بچه ها چند تا نکته# همش به ذهنم میاد

 توصیه_شخصی# خودمه.

ط‍ولانیه ولی بنظرم با دقت بخونید ضرر نمیکنید. اینها تجربه زایمان سوممه

کاهش_عذاب_وجدان#  



  برای پروسه زایمان هر نوع تجهیزاتی که فکر میکنید کمک کننده ست رو همراه ببرید. حتی روی خوراکی وسط دردها دقت کنید بهترین چیزی که بهتون انرژی میده رو همراه ببرید. حتی بین انواع خرماها اونی که دوست دارید ، انتخاب کنید کدوم مدلش بهتره براتون. کشمش ، بیسکوییت خشک، کدوم آبمیوه، کدوم طعم. باور کنید همین تغییرات کوچیک کمک کننده ست. درصد های کوچیک بهبود وضعیت در مجموع، باعث بالا رفتن کیفیت میشه.


  حتما روزهای اخر خوب بخورید و خوب خوابید. خصوصا اگر به خواب وابستگی بیشتری دارید روی خواب تاکید داشته باشید. اگر گشنگی بدتر بی طاقتتون میکنه،تحت هیچ شرایطی وعده ای رو از دست ندید بدن رو بی جون‌ نکنید. گشنگی و بیخوابی پروسه رو مختل میکنه.


  نکته_فوق_مهم# اگر انقباضاتی شروع شد خواهش میکنم خیلی هیجان زده نشید. صبر# کنید. اگر درد زایمانی باشه خودش ، جدی میشه. شما توی اون لحظات اولیه اگر دیدید گشنه اید یه غذای مشتی بخورید. اگر نصف شبه، به خوابتون ادامه بدید. باور کنید انقباض جدی بشه خودش بیدارتون میکنه. بازم خیلی ذوق نکنید. خیلی شوک نشید. تمرکز تمرکز تمرکز. مهندسی کنید شرایط رو. من با خودم میگم اگر شب هیجانم رو کنترل نمیکردم همون چند ساعت کم رو نمیخوابیدم،اون لحظه ای که بدنم به لرزش افتاده بوو و لب هامم می لرزید اگر افت اکسیژن پیدا میکردم (مث زایمان اولم) و بعدشم قلب جنین افت میکرد چی می شد؟ پس مجهز،مسلط و متمرکز. اصلا وقت هیجانی شدن نیست (هر نوع هیجانی)

وی بک نیاز به مهندسی داره.


  بنظر من شورت سرجی فیکس رو بیشتر از دو تا تهیه کنید. اگر کیسه آب پاره بشه راحت پد بذارید با اون شورت و برید پایین تخت تا ورزش کنید. وگرنه گند زده میشه به لباس بیمارستان و خودتون سردتون‌ میشه.

 

  حتما و حتما و حتما مامای همراه بگیرید اگر در توانتون و دسترستون بود. اونایی که هنوز وقت دارن تا زایمان ،بد نیست بیشتر از دکتر، وقت بذارن مامای خوب پیدا بکنن. معمولا ماما اشراف داره رو پزشکان. شاید بتونه یه پزشک عالی معرفی کنه. اتفاقی که در مورد خودم افتاد. مامای متعهد، توی کل ساعات کنار آدم هست. به جاش بهت یاداوری میکنه جدی تر نفس بکشی، چطوری نفس بکشی، میتونی از حست بهش بگی. برون ریزی داشته باشی. دستاشو بگیری موقع درد. هرچقدرم قوی باشیم باز توی اون لحظات یه فرد آگاه میتونه به سطح امادگی ما کمک کنه.

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
سلام بچه ها، من دو تا لخته بزرگ دفع کردم الان بیمارستانم واسم دعا کنید😭

عزیزم ان شاالله چیزی‌نباشه.. خودتو بسپار ب خدا.. ان شاالله خیرباشه..

دوستان عزیزی ک میخوان تجربیات ، نکات و راهکارای لازم برای زایمان طبیعی مخصوصا ویبک و خاطرات مامانای ویبکی رو مطالعه کنن، حتما ب این آدرس سر بزنن. این یکی هم آدرس تاپیک برای گروهی ورزش کردنه ماه های آخره. 👈لینک
راستی دقت‌ کنی یه علت اینکه از من‌گزارشات بیشتری ثبت شد به جهت داشتن شماره م بود. که شخصا چند تا از ...

نظر# شخصی  منم اینه که مثلا  دوست دارم احوال دوستانم رو بدونم از قبل زایمان حین زایمان و بعد از زایمان! چطور واسه راهکارهای قبل زایمان اینجا کللللی  حرف و صحبت و تبادل نظر میشه بعد یهوووویی  یکی بیاد بگه زاییدم! خب اگه نظر شخصی باشه من اصلا با خبر یهوویی حال نمیکنم اصلا نه هیجان به من دست میده نه انگار واقعا طرف ویبک شده! ولی چون ویبک از زایمان طبیعی حساس تره انگاری آدم دلش میخواد دوستانش رو تو لحظاتی داره شریک کنه  و این نظر من هم کااااااااملا شخصیه  با حفظ احترام به نظرات بقیه دوستان! البته اینجا دوستان شماره ی همدیگه رو هک دارند و از هم خبر دار میشن ولی اگه بخوایم کلی بگیم با تعداد دوستان فعال تاپیک در این باره نظر وجود داره مگر به یه اتفاق نظر مشترک رسیده بشه.

نظر# شخصی  منم اینه که مثلا  دوست دارم احوال دوستانم رو بدونم از قبل زایمان حین زایمان و ...

اصلا فیروزه جون استرس چیه بابا! آخرش  یا زایمان طبیعیه یا سزارین دیگه! مادر و بچه در نهایت سالم باشن این خییییییلی مهمه،دیگه بیاید تو لحظات هم با هم باشیم یکی تو شرایط زایمانه بقیه باید قوی باشن بیان و با روحیه دعا کنن و اینطور کمک حال باشن،یکی میاد الان به من میگه تو نه بارداری  نه قصدشو داری چه به اینقدر پیگیری ها  

منم نظرم شخصیه😊

یقین دارم نیت فیروزه جون از این صحبت‌ها، شخص خاص یا شرایط خاصی نبود کاااملا کلی بود و نظر شخصی خودش و تو یکی از کامنت ها هم کامل توضیح داد....منم با رفتن بچه ها به بیمارستان با دردهاشون استرس میگیرم و دعا میکنم و دوست دارم از حالشون باخبر بشم حتی از اونایی که یکی دوهفته مونده به زایمانشون خواستم بیان یه شرح حال هرچند مختصر بگن، مثلا الان از صب ذهنم مشغول الی بانو هس!خیلی از ماها مثل خودم، جای دیگه ای رو و کس دیگه ای رو نداشتیم که باهاش از دردمون و بیمارستان رفتن و اون پروسه حرف بزنیم... جز همسرم هیچکس از زایمان من خبر نداشت دو ساعت بعد زایمان مامانم و خانواده همسرم فهمیدن.

اینجا خونه امید هممون هست😊😅از همه چی اینجا میگیم با هم شاد میشیم باهم استرس میگیریم باهم غصه میخوریم با هم دعا میکنیم و بنظرم این خیلی زیباست🙂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792