2733
2734
تو عکس زیاد مشخص نیس

قشنکه که اسی

مبارکت باشه

فرزندم، دلبندم ،عزيزتر از جانم از ملالتهاي اين روزهاي مادري ام برايت ميگويم... از اين روزها که از صبح بايد به دنبال پاهاي کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگيرم تا زمين نخوري.به کارهاي روي زمين مانده ام نميرسم اين روزها که اتاقها را يکي يکي دنبال من مي آيي، به پاهايم آويزان ميشوي و آن قدر نق ميزني تا بغلت کنم، تا آرام شوي.اين روزها فنجان چايم را که ديگر يخ کرده، از دسترست دور ميکنم تا مبادا دستهاي کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتي و نااميدي سر برگرداندنت را ميبينم که سوپت را نميخوري و کلافه ميشوم از اينکه غذايت را بيرون ميريزي.هرروز صبح جارو ميکشم، گردگيري ميکنم، خانه را تميز ميکنم و شب با خانه اي منفجر شده و اعصابي خراب به خواب ميروم.روزها ميگذرد که يک فرصت براي خلوت و استراحت پيدا نميکنم و باز هم به کارهاي مانده ام نميرسم...امشب يک دل سير گريه کردم.امشب با همين فکر ها تو را در آغوش کشيدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهاي پيش رو فکر کردم و غصه مبهمي قلبم را فشرد...تو روزي آنقدر بزرگ خواهي شد که ديگر در آغوش من جا نميشوي و آنقدر پاهايت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور ميشوي و من مينشينم و نگاه ميکنم و آه...روزگاري بايد با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بيايي و من يک فنجان چاي تازه دم برايت بياورم و به حرفهايت با جان گوش بسپرم تا چاي از دهن بيفتد....روزي ميرسد که از اين اتاق به آن اتاق بروم و خانه اي را که تو در آن نيستي تميز کنم. و خانه اي که برق ميزند و روزها تميز ميماند، بزرگ شدن تو را بيرحمانه به چشمم بيآورد.روزي خواهد رسيد که تو بزرگ ميشوي، شايد آن روز ديگر جيغ نزني، بلند نخندي، همه چيز را به هم نريزي... شايد آن روز من دلم لک بزند براي امروز...روزي خواهد رسيد که من حسرت امشبهايي را بخورم که چاي نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ريخته و سوپ و بازي و... به خواب ميروم... شايد روزي آغوشم درد بگيرد، اين روزها دارد از من يک مادر به شدت بغلي ميسازد...! اين روزها فهميدم بايد از تک تک لحظه هايم لذت ببرم.
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



اصولاً رنگ شرابی همینه ، حتی اونا هم که اولش خیلی قشنگه 

بعد چند بار شستشو قهوه ای رنگ میشه 

.من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود،قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد،کسی برای چشم هایم نمیردو شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود...من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود،هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد وجای خالیم توی ذوق نزند...من یک آدم معمولی هستم،حتی از معمولی هم معمولی تر،ولی دوست داشتن را بلدم،اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم،اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم....
2731
تو عکس زیاد مشخص نیس

انه شرلی خوشگل

 میشه برای حاجترواییم یه صلوات بفرستی🌼💖 کاربری دست دو نفره  .... برای غم هایی که فراموش میشوند.... چی میشه منم یه صبح بیدار شم ببینم زندگیم رو رواله دیگه ناراحت نباشم خیانت کرده ناراحت نباشم عشقم زن گرفته  یه دختر خنثی باشم  اونوقت یه ادم جدید اومده تو زندگیم..  چی میشه خدا رو شکر کنم  که خیانت دیدم  و نفر بعدی  خیلی خوبه چی میشه از ته دلم بخندم  چی میشه بازم صدای اهنگو ببرم بالا و بلند بلند بخونم و  مستانه بخندم چی ...  چی میشه برم سرکاری که میخوام  و قوی و مستقل شم چی میشه بابام بهم افتخار کنه چی میشه ای کاش، ای کاش نمیگفتم...
بیشتر قرمز شده تا شرابی... ولی چه موهای فروخوشکلی داری

مرسی عزیزم

زیرش شامپو شیمیایی کردم 

رنگ شرابی و آلبالویی شماره شش و ماهگونی 

و واریاسیون بنفش زدم

تو با من قدم بزن...من تا ته دنیا جاده میسازم...
اسی بستگی به خودت داره اهل رنگای فانتزی باشی خوبه ولی در غیر اینصورت نه 

رنگ فانتزی دوس دارم 

دوس نداشتم قهوه‌ای کنم 

گفتم اینو میذارم تا هر وقت دلمو نزد هی شارژش میکنم

تو با من قدم بزن...من تا ته دنیا جاده میسازم...
2740
مرسی عزیزم زیرش شامپو شیمیایی کردم  رنگ شرابی و آلبالویی شماره شش و ماهگونی  و واریاسیو ...

😍

بیشتر مواظب موهات باش

روغن ارگان و یا روشن سیاهدانه بگیر قبل حموم بزن به موهات ...

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز