هروقت میخوام فکر کنم خوشبختم به کتک هایی که بابام میزد به اون ج نده گفتنش به اون حرفاش ....
به حرفای مامانم که میگفت بزار برو از خونه ...
به حرفای خواهرم که تو دعوا بهم میگفت روانی دارو هاتو نخوردی ...
به وضعیتم ...
به هیکلم به قیافم هیچیی هیچیی هیچی ندارم
خسته شدم از اینکه همش دارو بخورم همش سر کفت بخورم
دلم میخواد خودکشی کنم ولی میدونم این راهش نیست ولی نمیدونم راهش چیه
هیچکس ندارم باهاش حرف بزنم کمکم کنه