امشب بحثی بین منوشوهرم پیش اومد بشدت حالم خرابه...
قبلا با خدا حرف میزدم...ی مدت مینوشتم... ی مدت خود شوهرمو مجبور میکردم بشینه گوش بده ب حرفام... ولی دیگه هیچییی حالمو خوب نمیکنه... نمیدونید الان چقدرررر احساس تنهایی میکنم
احساس میکنم غریب ترین آدم دنیام. بی کس ترین
خیلی بده دلت برا خودت بسوزه
بچم کنار خوابيده وگرنه دوست داشتم دیگه بیدار نشم یا پاشم برم ی گوشه یه هفته بمیرم برا خودم
وای ک چقدر داغونم
منم زیاد تجربه کردماینحسو
و میدونم بازم تجربهمیکنم
کاریش نمیشه کرد 💔
فقط بخاطر بحث بین شما و همسرت حالت بد شد؟
بیا بغلم
منم خیلی موقع ها همین حال رو دارم
حس بی کسی و تنهایی و غریبی
امیدم به شوهرمه ولی بعضی وقتا اونم برام پوچ میشه
من موقع پریود بدتر میشم دوسه روز از قبل پریود دیگه ارزوی مرگ میکنم
کوچکترین مشکلات زندگیم برام غیر قابل تحمل میشه
البته من افسردگی شدید داشتم یه مدت الان خیلی بهترم
شما هم صد درصد افسردگی داری
عزیزم اگر تو خونه گلاب و بیدمشک داری قاطی کن یه زره بخور
سعی کن فکر و خیال نکنی
یه چیز دیگه هم اینکه توقع نداشته باش شوهرت درک کنه شرایطت رو من خیلی باهش درباره ناراحتی هام خرف نمیزنم چون درکم نمیکنه اصلا براش قابل فهم نیس
