2777
2789
عنوان

بزرگ شدن

65 بازدید | 0 پست

هرچقدر که بزرگتر شدم درک اینکه چرا توی بچگی آرزوی بزرگ شدن رو داشتم سخت تر شد 

هر چقدر بزرگتر شدم قلبم سنگین تر شد و روحم توی جسمم زندانی تر 

هر چقدر بزرگتر شدم کمتر زندگی کردم

خودم رو گول میزنم که حالم خوبه که زندگی خوبه

خودم رو گول میزنم که من قویم 

فقط هر چقدر که میگذره مثل کسی که توی قفسی گیر کرده و توی آب افتاده بیشتر به اعماق اقیانوس خستگی بی انتها فرو میرم

برای خلاص شدن از این احساسات تلاش کردم حداقل 4 سال ولی فهمیدم زندگی کردنم توی 17 سال خلاصه شد

 ...مقن...                                                            یعنی آدمی که گوشه‌گیر و کم‌حرفه، آدمی که خسته‌ست و حوصله‌ی آدمای جدید رو نداره و زیاد اجتماعی نیست، ولی بقیه فکر میکنن که خودش رو می‌گیره و گوشت تلخ به نظر میاد.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792