سلام هفته پیش عروسی دختر خالم بود مامانم و بابام با خواهرم و دخترش و شوهرش سه روز اومدن خونه ما تهران برا عروسی . روز اول شب رسیدند براشون زرشک پلو با مرغ و سوپ و سالاد فصل گذاشتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اینم بگم با خاله همسایه ایم بله برون آقایون گفته بودن واحد ما برگزار کنن من باید اون روز کلی کار میکردم اینم از صبح میگه بیا خودمون برا بله برون درست کنیم منم میگفتم بابا کی به ناهار برسه بچه برسه پذیرایی کنه اینم هیچی نمیگه میرفت اتاق