2752
2734
عنوان

دعوای من با خواهرم قضاوت باشما لطفاً بیایید

| مشاهده متن کامل بحث + 571 بازدید | 59 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

منم ناراحت شدم از کیفش برداشتم بعداً خواهرم موقع رفتن خونشون جریان به شوهرش گفته اونم دیدم به من پیام داده که دختر من دزد نیست و اگه چیزی برداشته اجازه همسرت بوده 

خدایا شکرت

کاش نهایت تودو تا  تاپیک و از قبلش خلاصه اش میکردی 

اینطور دو خط دو خط ......

  




جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.
منم ناراحت شدم از کیفش برداشتم بعداً خواهرم موقع رفتن خونشون جریان به شوهرش گفته اونم دیدم به من پیا ...


چ خاله زنک ک ب شوهرش گفته 


عزیزم از ی جهت هم بهتر اینجوری دیگ نمی‌اد ربطی نداره خواهر باشه یا دختر خاله آدم های سمی و اعصاب خورد کن تو زندگی آدم دور باشند بهتره 

جایی‌ خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل می‌دهدو تجربه را زیاد می‌کند. هیچ جا ننوشته‌اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می‌‌کند. مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه می‌‌روند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌‌تفاوتی‌ گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز چیزی نمی‌روید، و گیسوانی که رقص بر شانه‌های زنانه را به خاطر نمی‌‌آورند. مادرانی بی‌ هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌‌روند چیزی ننوشته است.

همسرم صبحانه که خوردن تعارف کرده که نون بردارید داشته باشید شاید تو راه بچه گشنش بشه رفتن گفتن به مامانم مگه ما سگیم که نون بهمون میده یا از غذاهای ایراد گرفته

خدایا شکرت
الان بعدرفتنش کلی از غرامت طریقه پذیرایی به مادرم گلایه کرده اونم همش به من انتقال میده منم ناراحت ش ...

شمام زنگ بزن 

بگو چه خوب میشه هم خودت آداب معاشرت یاد بگیری هم یاد بچت بدی

و من نهایت تلاشم برا پذیرایی کردم 

تا باشه ما از این کارا نکنیم

#اهدای عضو_اهدای زندگی من حامی اهدای عضوم    

به مادرت بگو حرفاشو بازگونکنه اعصابت خراب بشه اوناازین آدمای نمک خورو نمکدون شکون بودن بچشون برای خودشون عزیزه نه بقیه بهش بگو دعوت خاله بودین نه من تازه لطف کردم ازتون پذیرایی کردم

من برای سلامتی وعاقبت به خیری همه بچه هادعا میکنم وصلوات میفرستم شماهم برای سلامتی بچه های من صلوات بفرستین..خداخودش به بچه ها رحم کنه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687