زن بدی نیست تو یه ساختمونیم اما از وقتی بچه دارشدم رفتاراش عجیب غریب شده مثلا صبح میره پیاده روی اوایلا بچم کوچیک بود شوهرم بهش گفت نگه میداری بچه من صبحونه بخورم گفت نه و رفت یا بچم الان پا گرفته میره بالا یه روز دیدم ولش کرده رفته بیرون یه چیزی بخره زود ناراجت میشه یا میگه کمک نمیکنی به من بخصوص این رفتاراش تو جمع نمود بیشتری داره چند وقت پیشم گفت ایکاش عروس بعدیم خوب باشه الان باهاش حرف نمیزنم
مامان دلم برات خیییییلی تنگه جای خالیت با هیچ کس پر نمیشه
نه من نمیگم نگه داره این بچم خودش میره بالا بخدا توقع ندارمدوسش دارن خیلی یدونه نوس. اما خوب میگه به من قدیما عروسا کمک حال بودن فلان بودن من بچمو نگه دارم بخدا هنر کردم اینا خودشون خیلی توان دارن همه ورزشکار و قد بلند من خیلی بیجونم خیل توقع دارن ازم منم نمیتونمگاهیم کمک میکنم انجام میدمایراد میگیره ازم
مامان دلم برات خیییییلی تنگه جای خالیت با هیچ کس پر نمیشه
مساله نگهداری بچه نی اصلا بد انگار توضیح دادم به من میگه کمک نمیکی درصورتی که بگه بیا کمک میرم من عل ...
اره پس بد گفتی . کلا بعضی افراد همیشه ناراضی هستن و نباید سعی کنی که راجبت خوب فکر کنن چون یا اصلا راضی نمیشن یا اینکه به قیمت جونت رضایت میدن . پس بیخیالش شو زندگی خودتت رو بکن و به حرفاش زیاد اهمیت نده نه از تعریفش خوشحال شو نه از انتقادش ناراحت. اینطور بگو زیاد جدیش نگیر و هر وقت دلت شکست به خدا بگو اون میدونه چکار کنه برات عزیزم
نمیتونه خیلی سمت من بگیره چون تو ساختمون اوناییم کرایه نمیدیم کلا نیست از بحثا چیزی نمیگم بهش ...
نگو بهش و تو خونه هم غر نزنی یه وقت. به کارات برس و برای شوهرت بگو چقدر کارات زیادن و خسته میشی. و اصلا نزار بچه بره سمت خونه پدرشوهرت و بهانه دستشون بده . بزار بدونه مشغول خودتی . اگر هم میتونید جدا شید تا حرمت ها حفط بشه
میدونی بعد ۱۲ سال بیعرضگی شوهرم هنوز خونه نداریم شوهرم بیمه نیست . و ... خیل مشکلات دیگه به زور نون شبمون دربیاره . از ما توقع داره مثل خودشون مهمونی بدیم باور کن میخوام دعوت کردن نرم اخه سریع هم توقع دارن دعوتشون کنیم خوب شما دارین ما نداریم
مامان دلم برات خیییییلی تنگه جای خالیت با هیچ کس پر نمیشه