هفتهی پیش شب در مدرسه داشتیم منم رفتم
ب دوستام گفتم من ی پسرع رو یکساله دوست دارم بعد میخواستیم باهم اوکی بشیم اما نشد(لاف زدم)، حالا بیاین بهش زنگ بزنیم ببینم پا میدع یا ن
وقتی زنگ زدیم ی دوبار گفت شما شما اما دوستم ک باهاش صحبت میکرد گفت حالا بعدا اشنا میشیم بعدش گفت خوبی اونم گفت قربووووون شما، شما خوبید
بعد دوبارع گفت قصد معرفی کردن نداری بانو دوستمم گفت: گفتم ک حالا اشنا میشیم اینم شروع کرد ب چرت و پرت گفتن ک شبی چندو قیمتت چندع و اینا رفیق منم هاج و واج موندع بود چی بگه من خودم ک افتضاح ط شک بودم بعد اینم بگه ک: نیما (دوستشع) داداش هنوز سینگلی؟ مث اینکه این نیما هم گفت ارع چون گفت بیا برات ک... دارم صووووووورتی صدای نیمام میومد ک میگفت جووووووون بعد گفت رفیقم میگه: سایز سیـ...نه هات چندع، چندتا سـ..وراخ داری (اینو گفت بعد انگاری داشت جواب دوستش و میداد چون گفت همه دوتا سـ..وراخ دارن پسرم بود دوتا داشت این ک دیگ حالا دخترع) دوستمم ی اشغال گفت بهش و قطع کرد
بعدش بهشون گفتم ک داداشمه🤦🏼♀️
خودم ک خیلی ناراحت شدم اصن انتظار ی همچین رفتاری و ازش نداشتم، اصن باورم نمیشد شاخ درآوردم
درصورتی ک داداشم حالا سر ب زیر و مذهبی و اینا نیست ولی دیگ تا این حدم نمیدوستم ک هست وگرنه اصن پیشنهاد زنگ زدن بهشو نمیدادم
دوستمم دید من خیلی ناراحتم گفت بهش زنگ میزنم میگم ک دوست خواهرتم و اینا
اما من اصرار کردم ک زنگ نزنه
داداشم از خودم سه سال بزرگترع، حالا بنظرتون بهش بگم اونی ک زنگ زد ما بودیم یا اگ بگم روش توی روم باز میشه؟
میدونم ک خیلی چیزع و خودمم از این مدل پسرا خوشم نمیاد ولی داداشمه پس لطفا همه ی نظراتتون و تایپ نکنید:)