فکر کردن به مریضی

سلام روزگار خوشی براتون آرزومندم
پرسش شما نیاز به ذکر جزئیات بیشتری داره. از جمله اینکه این مسئله چند مدته ایجاد شده، چطوری ایجاد شده، آیا فکرهای آزارنده دیگه ای هم بجز این داشتید یا خیر، وقتی این فکرو دارید چه حالتهایی تجربه میکنید و برای رهایی ازش چه کاری انجام میدید و ...
به صورت کلی اگر بخوام توضیحی بدم، مغز ما به موضوعاتی که مربوط به حیات و زندگی و ما هستش بیشتر اهمیت میده و گاهی بیشتر از چیزی که باید در موردش پیش بینی میکنه و افکار رو به خوبی مهار نمیکنه.
موضوع بیماری هم یک موضوع مربوط به حیات ما هستش که اگر بیش از اندازه فکرمون مشغولش باشه ممکنه باعث راه اندازی سیستم سمپاتیک ما یا همون سیستم جنگ و گریز بشه. و همین مجدداً باعث میشه مغز بیشتر به این فکر اهمیت بده. سیستم سمپاتیک یا جنگ و گریز برای نجات ما از خطرات واقعی توسعه پیدا کرده. مثلا وقتی در گذشته انسانها برای شکار حیوانات میرفتند با خطراتی مواجه میشدند که این سیستم بهشون کمک میکرد تا جونشونو نجات بدن. علائمش هم بالا رفتن ضربان قلب، تنفس، سردی دست و پا یا برای برخی گر گرفتگی، شاید تعرق دستها، بی قراری و ... هستش. اما در عصر حاضر خطرات مثل قبل نیست و ما میتونیم در مورد خطرات حتی با احتمال ناچیز هم فکر کنیم، ممکنه همین باعث راه اندازی سیستم سمپاتیک بشه و احساس نامطلوبی داشته باشیم.
حالا برای اینکه بتونیم از این شرایط عبور کنیم نیاز به کمک متخصص هستش که با تمرینات مختلف باعث اصلاح این موارد بشه و ذهن ما در مسیر درستش بیفته. روشهای زیادی برای این کار هست از دارو گرفته تا تمرینات روانشناسی متنوع و همینطور درمانهای مکمل مثل نوروفیدبک و بیوفیدبک.
امیدوارم که شما هم از کمک یک متخصص روانشناس یا روانپزشک بهره ببرید و از این شرایط به خوبی عبور کنید.