عین تو بودم . وابسته ی یکی شده بودم اوایل رفاقت ساده بود بعد خودش گفت دوسم داره ... عاشق هم شدیم ... خیلی روزای خوبیو گذروندیم . البته از هم دور بودیم .. قرار بود عید بیاد همو ببینیم .. ولی نیومد و سیزده به در بی خداحافظی بلاک کرد و رفت 🙂
چرا ..؟ چون رل زده بود حضوری .. ادم هولیم بوده من نمیدونستم.. وقتی اون دخترارو میتونست ببره خونش و ... . پس ترجیحش اونا بود . و عشق خودش و من رو نابود کرد ..
اوایل مرده ی متحرک بودم داغون بودم همش گریع
بعد چند وقت عادی عادی شد نبودنش . دیگه یه قطره اشکم براش نمیریزم . یادشم میفتم یه پوزخند میزنم و خداروشکر میکنم ادم به اون بی شخصیتی که اسم ادم هم براش اضافیه از زندگیم رفت . ( خودشو برای من خوب نشون میداد ولی باطنش خراب بود)