سلام باتوجه ب مشکلاتی که داشتیم حق طلاق گرفتم و استفاده کردم و 2۸ام موعد دادگاهه و هرچقد نزدیک ترمیشه تاریخش استرسم بیشترمیشه من قهرکردم و شوهرم بعداز۶ روز اومد دنبالم قول داد که مشاوره بره فرصت خواست قبول کرد یه سری اشتباهاتشو برگشتیم خونه چن روز بعد هرچقدرپول داشتم بهش دادم ک ماشینشو درست کنه و کم کم داشتم ب زندگیم دل میدادم روحیم برگرده و فراموش کنم و نرم دادگاه .مادرو خواهرکوچیکم اومدن بهم سربزنن یه روزاینجابودن همه چی خوب بود تاشب موقع رفتن اونا اندازه ی یه پیاله مویز (میوه خشک) ریختم داخل نایلون دادم مامانم چون مال باغ بود و رفتن و بعدش شوهرم گفت چرادادی؟گفتم چی شد مگه جلوچشم خودشم اینکارو کردم اما بازم توپید بهم که نباید بدی هرچی هس همینجابخورن اما کی برا ماها ازاینکارا کرده که تو میکنی؟مادرمن تنهاس پدرندارم اما خیلی بهمون میرسه اونجا میریم مهمونی خونه ما میاد سبزی و نون اینا گاهی میگیره یاازخونه میاره هرچی داشته باشه توخونش زیر دستمون مخصوصا شوهرم میزاره اصلا خیلی خجالت کشیدم یه حس معذب بودن اضافی بودن کردم اینکه ازخودم اختیاری ندارم اینکه همین دوروز گذشته ۶تومن دادم ماشینشو درست کنه بدون منت...و برای یه مشت کشمش منو خجالت زده و معذب کرد ازارم میده بعدش من متاسف شدم براش که اندازه این مقدار ارزش نداشتم ک حرفشو نزنه و چشم تنگی نکنه واقعا درحق خونوادش کم نزاشتم و بدترینارو دیدم براخودش ازجون مایه گذاشتم و بازم ازشدت مشکلات ب طلاق پناه بردم اما باز بهش فرصت دادم ...ادم بی بته و بیشعور هیچوقت درست نمیشه مگه نه؟موندم طلاق بگیرم یانه؟احساساتیم میکنه معذرت خواهی میکنه اما غرورم خورد شد انقد گفت چرادادی نده مثلا چی توفکرت گذشت که اینکارو کردی؟چرابزرگی میکنی مث بزرگا رفتارمیکنی وظیفه اوناس اینچیزا هیچی هم برامون نکردن هردوخانواده...کلا چون خونواده خودش نیستن و معاشرت ندارن توهرفرصتی درعین خوب رفتارکردن باخونواده ی من میخواد کاری کنه منم اعتمادبنفس نداشته باشم و فک کنم خونواده ندارم یاهم ازشدت تنهایی همش زومه رو خونواده ی من و همه کاراشون همه چیزو میگه وقیحه و خیلی چیزا...تردید داره میکشه منو ازاینکه عادی ترین کاراهم برام مسئله میشه خستم کرده بودن بایه ادم عجیب و غیرعادی اینکه برم یا بمونم و چطور بفهمم...من همش گیر دلسوزی شدم و تنهاییش امااون بخاطر یه مشت کشمش منو دلشکسته میکنه و ازم توضی میخواد این بچگانه ترین حالت یه ادم ۳۰سالست و البته غرورم این چن روز اجازه نداده یه دونه میوه بخورم توخونه و معذبم...حس میکنم گدااوردم خونه سیرکنم بااحساسی که بهم داده...خیلی بدشد خیلی...
تو منو انتخاب کردی❤ انتخاب کردی که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی دلت خواست من همدمت باشم.پسر کوچولوی قشنگم💕 اگر نخونی و ندونی زود خام میشی سرتو بالا نگه دار نکنه رام شی دشمن جهل و جاهلم⚠️⛔️
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
اگه اونقدر حقیری که جای بی نام و نشونی مثل اینجا میخوای خودنمایی کنی و تمجید بشنوی . اگر اونقدر زندگیت خرابه که مجبوری اینجا خودتو تخلیه روانی کنی و عقده هات رو به نمایش بذاری .رومن ریپلای نکن بیمار روانی زیاد دیدم تشخیصت برام آسونه . من اینجا یک بی هویتم و ادعایی ندارم هرچی دلت میخواد فکر کن درباره من دفاعی ندارم چون برام فقط سرگرمیه و تو زندگی واقعی چیزی کم ندارم که بخوام اینجا بروز بدم نداشته هام رو. من هستم تا اندازه تجربه خودم کسی رو حمایت عاطفی یا راهنمایی کنم موافقم نیستی که نیستی توهم نظر خودت رو بذار و رد شو .
برو تو اسنپ دکتر یا سلام دکتر همین الان با مشاور ازدواج صحبت کن هزینه یک ربع فکر کنم ۴۰ تومن باشه. ولی من بودم با خوشحالی ترکش میکردم
اگه اونقدر حقیری که جای بی نام و نشونی مثل اینجا میخوای خودنمایی کنی و تمجید بشنوی . اگر اونقدر زندگیت خرابه که مجبوری اینجا خودتو تخلیه روانی کنی و عقده هات رو به نمایش بذاری .رومن ریپلای نکن بیمار روانی زیاد دیدم تشخیصت برام آسونه . من اینجا یک بی هویتم و ادعایی ندارم هرچی دلت میخواد فکر کن درباره من دفاعی ندارم چون برام فقط سرگرمیه و تو زندگی واقعی چیزی کم ندارم که بخوام اینجا بروز بدم نداشته هام رو. من هستم تا اندازه تجربه خودم کسی رو حمایت عاطفی یا راهنمایی کنم موافقم نیستی که نیستی توهم نظر خودت رو بذار و رد شو .