رفتم جلسه اولیا مدرسه ...من دستم و لاک زده بودم اونم رنگی که اصلا مشخص نبود مادر یکی از همکلاسیهای دخترم که سنش حدودا ۴۵ سال هست زد آروم رو دستم با یه حالت بدی بهم گفت خانوم الان اینو زدی دستت چطوری نماز میخونی با حالتی بازجویانه منم یه لحظه هنگ کردم گفتم الان نماز نمیتونم بخونم دیگه یه دفعه گفت ببخشید منظور نداشتم ...حالم ازش بهم خورد اخه به تو چه فضول ...
نظرتون چیه باید چی جوابشو میدادم
وای من بودم همونجا فحش کشش میکردم
چندش آورن
بعد گفت خودمم خیلییی علاقه دارم به لاک ولی نماز میخونم نمیتونم بزنم گفتم بزن پاکش کن دوباره بخون 😒
همین ک گفتی کافیه
باید میگفتی دستتو بکش بی ادب
میگفتی نمازنمیخونم، قرصشو میخورم
من میگفتم شما مشکلی داری
چون من کلا دعوا دارم شما بهتر گفتی
میگفتی به شما هیچ ارتباطی نداره
میگفتی به خودم مربوطه این چیزا عزیزم
میگفتم نماز منه به توچه
احتمالا جات بودم فقط هنگ نگاش میکردم.....
بعدم خیلی راحت میگفتم که من کلا نماز نمیخونم و واسه همین همیشه لاک دارم
ولی خدایی ملت چقدر فضول و عجیب غریب شدن
منم رفته بودم مشهد یه خانومی میگه دخترم پات از بالای جوراب مشخصه و نامحرم میبینم فردا میخوای چطوری جواب خدا رو بدی 😐همینطوری هنگ کردم
بی محلی عزیزم هیچی گلم
اینا نمیفهمیدند که هنوز هرکسی را توی قبر خودش میزارن به نفهمی بعضی ها ام باید احترام گذاشت
