ولی سعی کنفراموشش کنی
سخته ولی میتونی
مندرگیر خیالش شدم
اصن خیالش از خودش واقعی تر عه
دستاش گرم تر عه
نمیتونم با کسی برم تو رابطه چون متعهدم به یه خیال
همش با در و دیوار حرف میزنم بالشت و پتو رو بغل میکنم.
علاوه بر این مچ دستم پر شده از رد تیغ . معده ام بخاطر قرص هایی که خوردم تا بمیرم ناراحت شده و خیلی سختمیتونم غذا بخورم.
روحم دور از چشم همه مرد
آره خداایی نابود شدم هنوز نابودم ولی چه کنم انصاف نیست اون الان ازدواج کرده من دارم تو غمش میسوزم همیشه ما دخترا بیچاره ایم ، من کاری به عشق تو ندارم ، ولی مال من براش فقط بازیچه و سرگرمی بودم برای همین راحت ولم کرد ازدواج کرد
اره من دقیقا برا قبلی بعد دوسال میتونم بگم عادت دارم نه ک فراموش تازه این با اومدنش باعث شد از تنهایی در بیام اخلاقیم دارم خیلی دیر از کسی خوشم میاد و ی تایم طولانی باید تو خودم باشم
ولی اینسری دیگ نمیخوام هیچ پسری بیاد تو زندگیم
چقد عاشقع دلشکسته داریم اینجا:]
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
