سلام دوستان من از مادر شوهرم بدم میاد اخه خیلی اذیتم کرد روز و شب بهش فکر میکنم تو دلم نفرینش میکنم الانم میخواد بره کربلا خود امام حسین ب یارانش گفت اگه کسی حق ناس ب گردنشه با من نیاد اما مادر شوهر من عین خیالش نیت ح منو چقد ناراحت کرده حتی خواهر شوهرمامم اصلا حقی ب عروس نمیدن همش غز مادرشون طرفداری میکنن تو ی خونه زندگی میکنیم دوتا واحد جدا اصلا از اون موقع ک تو جمع خردم کرد دیگه نمیرم خونش باهاش حرف نمیزنم خیلی کم برم ی کاری داشته باشم واسم مهم نیست ک چی بشه دلم میخواد از این خونه برم ارچز بس ازش بدم میاد چی کار کنم ک اینقدر اذیت نشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
واقعا سخته..تا خونه مفت هست به کسی فشار نمیاد..شده بچه کمتر ....خوراک گردش کمتر ...زندگی مستقل ...طرف مثلا می ناله بعد می بینی سه تا بچه اورده...همون بچه ها خرج هستن دیگه...نمی گم همه برنخونه بخرن...اما اجاره رهن که می شه