وای بچه ها من ۱۳،۱۴سالم بود عید رفتیم خونه عموم پسر عموم پاشو عمل کرده بود من نه سلامی نه حرفی خودمو انداختم رو پاش واااای پات چیشده خوب میشی غصه نخور😂😂داشتم خودمو میکشتم براش
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
واااای یادمه یه بار رفته بودم 🤦🏾♀️🤦🏾♀️عروسی بچه بودم به مامانم گفتم یه لباس سفید یقه اسکی ازاین تنگا تنم کن یه تاپ مجلسی صورتی هم روش پوشیدم😵🥴🥴 خود همون اوسکولاشده بودم موهامم نمیزاشتم ببنده موهام با اب شانه فرق راست کردم بعدشم جوراب سفید ساق کوتاه پوشیدم با یه کفش تق تقی ابی هرچیم مامانم میگفت زشته حرفشو گوش نمیدادم حالا عروسی هم گرم عرق میرختم ولی لباسمو درنمیاوردم فک میکردم خیلی خوشگل شدم ازکنار هرکیم ردمیشدم کفشامو محکم به زمین میکوبیدم که توجش به من جلب بشه 😇🤬🤬🤕🤕