پارسال تو کوچه با داداشم دعواشون شدن ..چون میخواست بره نامزدیه خواهرزاده اش ،داداشم نزاشت بره چون میگفت میخوام برم سره کار باید بریم خونه دیگه نمیتونم بیام دنبالت... چون خونشون شماله .. زنداداشم قبول نکرد با بچه اش میخواس بره بعد باهم دعوا کردن داداشم با سیلی تو صورته زنداداشم زد مجبورش کرد باهاش بیاد ..ماهم اونجا بودیم بعد زن داداشم رفت جلوی ماشین نشست چون نمبخواست عقب ماشین کناره ما بشینه واسه همین بابام بیرون موند بعد داداشم گفت برو عقب بشین منم خیلی اعصابم خورد شد ک بی احترامی کرد ..زن داداشم اومد عقب کناره منو مامانم نشست ..مامانم گفت وقتی شوهرت یه چیزی میگه گوش کن زنداداشم گفت شما بهش تربیت یاد ندادین منم داغ کردم باهاش بحث کردم ..حالا امروز زن داداشم ک رفته بودیم گردش ..با من خوب شده بود واسع پسرم غذا اورد ..نمیدونم منم باهاش خوب بشم یانه ..شما بگید نظرتون؟؟
نبخدا راسته منم دلم سوخت واسه زنداداشم ولی چون یکم بی احترامی کرد میگم
اسی دم دستم بودی مسزدمتت
سیلی زدید بهش
نزاشتید بره جشن خواهر زادش
دخالت کردین
پیادش کردین که پدر گرامیتون جلو بشینه
بعد حرفی هم که زده ناراحت شدین 😑
انتظار داشتید تشکر میکرد؟؟
اثبات شی نفی ماعدا نمی کند 😬 هیچ وقت فلسفه باکلاسی یه شغل، اخلاق و شخصیت فلان ماه/شهر/اسم، بز بز کنید بزارم، شغلمو نمیگم شناسایی میشم، سن فقط یه عدده و... رو نفهمیدم 😐💔تا وقتی چیزی اسیبی بهمون نمیرسونه حق دخالت نداریم 😉 با اوردن کلمه بعضی... خیلی اوقات از توهین به خیلیا جلوگیری میشه 🙂