نزدیک ۵ماهه خونه مادرمم بعدچهارماه شوهرم یکباراومده بهم سرزده.دیشب اومدفقط ده دقیقه اومدنشست رفت.بادوساعت توراه.بهم گفت میرم جایی برمیگردم.اصلابهم نگفت میرم یهوگذاشت رفت من تا۵صبح بیداربودم.حالم بدبودکه چه بلایی سرش اومده بااینکه.تافردایی بعدظهراس داد.حالامیگم میخوام بیام خونه یه بهونه میاره میگه من نیستم دارم میرم شهردیگه سرکار.انگارنمیخوادبرم
چرا ۵ ماهه خونت نیستی؟
یه جای کار میلنگه،اصلا نباید انقدر شوهرت تنها بذاری
موندم بخدا.ازش میپرسم نمیخوای بیام خونه میگه نه این فکراچیه.امازبان ودلش یکی نیست
چرا نمیری خونه؟
تو حالت عادی مردا از اینکه زنشون ازشون دور باشن متنفرن
دیشب اومدشهرمون مثلاپیشم هم سفارش تحویل بده هم سربزنه بهم بخدافقط یه چای خورد.ده دقیقه من بخاطرش شام گذاشته بودم.گفت میرم سفارشوبدم برمیگردم تا۵صبح منتظرموندم نیومدزنگ زدم گوشیش خاموش.تاامروزبعدظهرزنگ زده که ماشینم خراب شدگوشیمم خاموش شد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
