سلام بچه ها امروز یه داستانی رو شنیدم که اگر خود طرف رو نمی شناختم و زندگی خودش نبود می گفتم دروغ میگه خالی بندیه. اصلا در مخیله ام نمی گنجه همچین چیزی
سمیرا جان میدونی من با دیدن این خانم چی متوجه شدم امروز. آدم سرسخت قبل نبود انگار قبلش تلاش میکرد نشون بده سر سخته و اینکه ته وجودش ترس داره وقتی به من اینارو میگه کسی که شاید کلا چند بار کوتاه در موردزندگیش گفته و یه دفعه خودشو تخلیه میکنه. من احساس میکنم خود خانم تضاد روحی شدیدی داره. آخه من نزدیکای رفتنم گفتم خودت هم مقصر بودی که یهو گفت اصلا هم تقصیرا گردن من بود و گریه کرد در صورتی که تا قبلش هی میگفت چرا من چرا من اینجوری شدم
والا همسرمم الآن یه چیزایی از دفتره داره میخونه میگه نکنه این روانیه تحقیق کن ببین کیه ولی من باهاش کار کردم چندین بار خونش رفتم بهش درس دادم بسیار خوش رفتار بوده بسیار مودب بوده حرفی خلاف شرع نزده همیشه خوش حساب بوده و کار جمعی هم که بوده و من مترجمش بودم همه بهش احترام میزاشتن
زویا اگه تونستی با یه روانشناس صحبت کن.اول ببرش اونجا یه تست ازش بگیره بفهمه اوضاع روانش چطوره حالش سره جاست یا نه.اگه خوبه ک هیچ اگر خوب نیست شاید واقعا ب درمان نیاز داره
انه شرلی استثنا اینجا دختره مقصر نیست عزیزم .. اون فقططططط یه بچه بوده همین .. مرده هم یه بیمار روانی که به بچه خودشم نظر داشته .. زنه که ظاهرا عاقل بوده چرا هیییییچ کاری نکرده؟
سوفیا جان من الآن هم که همسرم گفت به شک افتادم اصلا یه جوری داره همسرم حرف میزنه ترسیدم والله. به نظر تو درسته دخالت کنم یا حداقل برم باهاش بیشتر حرف بزنم یا ته توی قضیه رو درست تر دربیارم. من انقدر براش ارزش قائلم هنوز که نمیدونم واقعا چی بگم از یه طرف بعضی جوابای دوستان از یه طرف صحبت های همسرم و از طرف دیگه خودمم که اعتماد خاصی دارم بهشون چون گفتم توی این مدت هیچ چیز بدی ازش ندیده بودم
به نظر من بگو یه دوست اشنا داری تو اورژانس احتماعی ، میخوای معرفی کنی شوهرشو که دخترشو نجات بده ، یه کم جدی رفتار کن ببین اگه پیگیر باشه راست میگه اگه بگه نه مطمعن باش دروغه چون یه مادر هر چی هم از دخترش متنفر باشه بازم تو این شرایط ولش نمیکنه
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت
بابا به فرض که پدره اینکارو بکنه ماها همه دختریم یک درصد چنین چیزی ممکنه؟؟؟ نیم درصد، یک صدم درصد! بنظرتون ممکنه دختر به پدرش چنین احساسی پیدا کنه؟ ممکنه؟؟؟؟ نییییست. به خدا نیست! من همشو میتونستم باور کنم الا این قسمتو! بهیچ عنوان نمیشه که دختره اینجور باشه.
من به چشم داستان نگاهش کردم و همونطور که در مورد کتابایی که خوندم تبادل نظر میکنم اینجا هم همین کارو کردم بیشتر به نظرم خانمه یه بیمار دوقطبی اومد.. البته سرنوشت دختر کوچیکه مهمه .. اگه پیش پدرش باشه که پس تمام حرفای خانمه دروغه .. اگه پیش عمه ای کسی باشه که باید در مورد این داستان بیشتر تحقیق کرد
من چند وقت پیش از نت همچین داستانی خوندم که پدر با دخترش رابطه داشته و بچه هم داشتن البته افغان بودن
حرف آدم ها مانند موج دریاست اگر در مقابلش بایستی خسته ات میکند و اگر با آن همراهی کنی غرقت میکند قرار نیست که همه آدمها شما را درک کنند و این اشکالی ندارد آنها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید...
دوستان من خودم فیلمو دیدم باور کنین دیدم حتی هر دو گفتن بابای مامان جون خودم با چشمای خودم دیدم این یکیو کجای دلم بزارم؟ نمیدونم گفتم خودمم هنگ کردم ولی ظاهر اون خونه اون زنی که چندین ماه آراسته دیدیش مودب با یه شخصیت با پشتکار بالا و حالا ...