شوهرم بلند شد بره حموم دخترم ۵سالشه گفت منم میام(از بچگی رفته با باباش وقتی بره لباس زیراشونو در نمیارن) گفت نه...دخترم گریه زاری خودش زد زمین....رفتم گفتم خواهش میکنم ببرش از صبح داشتی کارای یه نفر دیگ۶ رو انجام میدادی الان اومدی خونه...بخدا دیگه کشش بچه ندارم یه نیم ساعت ببرش من بدبخت هم یه نفسی بکشم....قهر کرد رفت اتاقش گفت اصلا نمیرم حموم...
تا حالا نازشو میکشیدم...دیگه عوض شدم....رفتم گفتم میخوای قهر کنی هررری خونه ننت....
خداوندا این عوضیارو کدوم مادر بیشعور تربیت کرده...گرچه مادش با افتخار میگه پسرام مثل من مغرورن...نمیتونن غرورشونو بشکنن...منم انقدر قهر میکنم تا شوهرم ده بار بیاد منت کشی...
یکی نیست بگه زنکه ی الاغ تو زنی اینا مردن...تورو نیشه نازتو کشید ولی اینارو نه