تاپیکم بی محتواس همینجوری الکی دارم مینویسم از خستگی خل شدم
بچه م از شب تا صبح بیداره من هنوز از دیروز ساعت ۶ بعدازظهر که بیدار شدم نخوابیدم
دارم له میشم تازه خوابید باید پاشم کلی جمع و جور کنم ظرف بشورم لباس خشکارو تا بزنم
بعدش بیفتم
پاهام درد میکنه چشمام باز نمیشه
شوهرمم همیشه خدا سرکاره
تمام هفته دلم به پنجشنبه ها خوشه که اون بگیرتش من بخوابم که اونم از خستگی نا نداره بازم من مجبور شدم بگیرمش
عصراهم نمیشه درست خوابید انقدر سر و صدا هست
تو رو خدا وقتی میرید مهمونی طرف در رو باز نمیکنه زنگ همسایه رو نزنید شاید خواب باشه اون بدبخت😑