نمیدونم چی بگم خداییش نمیدونم
خانوادم روز به روز بیشتر برای بدبختی خواهرم کار میکنن
دارن میرن خونه روستایی مامان بزرگم توی یه اتاق زندگی کنن فک کنین ۵ نفر توی یع اتاق و خونه خودشون بدن اجارع من هر چی میگم عقل مردم توی چشمشونه هیچچچ بخدا همه دوستای خواهرم ازدواج کردن ، این بدبخت که همینجوری ام امید به ازدواج نداره با این وضعتون دیگه مرگشه. خدایش بدبخت تر از خواهر من هیج جا نیس
خب چرا میخان بدن اجاره ینی خدای نکرده نیاز ب پول اجاره دارن؟
خب بره خوابگاه و سر کار اینجوری ک نمیشه بااونا ادامه بده خودش ی فکری کنه به حال خودش
لعنت به روزگاری که دختر خوشبختیش و ادامه زندگیش باید ازدواج باشه
کاش ما هم مثل مردا حق زندگی بیشتری داشتیم
بالاخره مرحله از زندگی ادماس دیر و زود ازدواج باید بشه مهم با ادم درستشه ، مهم به موقع بودنشه
همه دوستاش دارن با دوست پسرشون ازدواج میکنن منم دارم حسرت میبینم توی چشمانش تنها تر از قبل شده با این وضع خانوادع منم ازدواجی. باب پسند خودش صورت نمیگیره
