یه سان استار گرفته بودم گذاشته بودم یخچال خودم یه لیوان ازش خوردم وقتی خواستم دباره بخورم دیدم تهش یه لیوانم نیس اولش شک کردم بعد گفتم نه این نمیتونه همچین کاری کنه بعد الان رفتم برا سحر خودم غذا گرفتم دیدم برداشته خورده مگیه من فکر کردم کوبیده مال من بوده 😕 در حالی که براش خورشت سبزی خودم گرفتم خورش سبزی رو هم برداشت خورده. 😕منو بی غذا گذاشته خودش روزه نمیگیره. منم دیگ هیچ حرفی نزدم گف برم برات غذا بگیرنم با عصبانیت گفتم نمیخاد از اتاق زدم بیرون بعد جالبه اونقد پز میده ما خارج بودیم و خیلی پولداریم و.... دانشجو پزشکی هم هست خیر سرش. چیکار کنم چیزی بش بگم یا همیکنه سر سنگین بشم بشه
چ نفهمه 😐😐
بهش بگو سکوت نکن لطفا
ی طبقه یخچال بگو اینجا مال من چیزی گذاشتم بهش دست نزن
نمیدونم چی بگم من باشم لال میشم چون دلم نمیاد حالا که خورده زهرش کنم
خوب میگفتی، مگه زبون نداری؟
وای وای وای دیوونت میکنه
اونی ک پز میده ی بارم خرج نکرده
باهاش بحث کن ک دیگه اینجوری نکنه😐
حرف نزنی تا آخر باید تحمل کنیا
بهش بگوووو
خودت دانشجو چی ای؟
خیلی راحت برو صحبت کن بگو من روزه بودم اگر میخوری از قبل بگو برات بگیرم من نمیتونم بدون سحری روزه بگیرم دست و بالمم تنگه
چه بد
سکوتت بد تر هارش میکنه
ببین راهش اینه از این یخچال کوچولوها هستن
از اونا بخری برای خودت حتی شده بزور جور کنی
ببری خوابگاه درشم قفل کنی
بگو تو خارج بت یادندادن مث گاو کلتو نندازی پایین غذای بقیه رو بخوری اتاقتو عوض کن پیشش نباشی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
