من ی دختر ۱۸ سالم که همیشه درس و نمراتم از خودم مهم تر بوده.. هیچ حقی نداشتم و ندارم... دختریم که اگه روزی همسر شد یا مادر ی انسان بی کفایته چون افسردس و روحی نداره دیگه کاملا خنثی...مث این عروسکا که چهرشون خنثی نشون میده ولی دلشون فشار میدی گریع میکنن
محدود از چه نظر من خونه بابام خیلی راحت و ازاد بودم
ولی الان ازدواج کرذم خیلی محدود شدن از نظر پوشش از نظر رفت و امد از نظر تفریح از همه نظرها حتی اجازه ندارم ی اینستا یا تله داشته باشم و اگ کاری یدون اطلاعشوهرم بکنم اشوب میکنه و زندگیو ب کام منو بچه هام زهر میکنه
همه فکر میکنن من خیلی خوشبختم ک وضع مالی شوهرم متوسطرو ب بلاعه ولی چ فایده ک یکم خسیسه و من از همه نظر محدودم🙃 انقدر درد و ناراحتی دارم ک بخام گریه هم کنم حتی اک بکسال تموم گریه کنم هم سبک نمیشم فقط میریزم توی خودمو خورد و داغون میشم😊
من تو اتاقم حبس شدم
از گوشیمم نمیتونم استفاده کنم
سریالم نمیتونم ببینم
واسه همین دارم درس میخونم ک از این فلاکت دربیام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
