2752
2734
عنوان

زنداییم مادر بزرگمو انداخته بازداشتگاه 🤯🤯😱🤯

| مشاهده متن کامل بحث + 8909 بازدید | 200 پست
اسی منو تگ کن بیام

@

♡منو در تاپیک های فان و خاطره خنده دار تگ کنید♡ ◇آدرس آنلاین شاپم : online_shap_radman◇ ♧آدرس آتلیه آنلاینم : atelier_online♧ ☆به نیرو جهت کار در آنلاین شاپ نیازمندیم☆ □درخواست دوستی قبول نمیکنم□•°تیکر برای شب یلدا هست°•


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یاد عروس خالم افتادم اوایل همینجوری بود .بعد از عروسی که یه رفتارای زشتی با ما کرد که ما شوکه موندیم .البته مهم نبود گفتیم خودشون خوش باشن که بعد‌چندسال همه چی رو‌برداشت و‌رفت و‌الانم سه ماهه پسرخالم هیچ خبری از زن و بچه اش نداره 

خلاصه بعد یه ماه داییم گفت من مبخوامش و عاشقشم و فلان ، مام چون دیدیم دیگه داییم خیلی اصرار می‌کنه و ...

چون هیچی نخواسته خیلی خوشتون اومده و فکر کردید خونگرمه؟؟😐

میان آرزوهای من..... دختری با موهای بلند و چشمان درشت میان بیشه ای از مهربانی ساز میزد و تمام هستی به ساز او میرقصید ....و ناگهان همه چیز زیباترمیشد.....تو همان آرزوی آمین شده منی تپشم❤️
2731
حالا ماهایی که انتظار عروسی داشتیم بهمون خبر اختلاف می‌رسید که باهم دعوا دارن نمیسازن و فلان ، فهمید ...

ما خون گریه کنیم زمین زمان وبه هم بدوزیم پس چرا چیزی نمیخرن برامون شوهرای بیشعور😭😭

بعد یه سال دوباره اختلافات شروع شد و تنها پایه ی این اختلافا این بود که باید کل دارایی و خونه ت رو بزنی بنام داداشم ، داییم هم قبول نمی‌کرد و می‌گفت اون زحمت من و یه عمر جوونیمه چرا بزنم به اسم داداشت؟ ولی اگه بخوای خونه رو میزنم به نامت ولی قبول نکرد که نکرد و آخر سر رفتن پای طلاق

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687