آره بخدا
دوست دارم بشینم از اول تا آخر دلشکستگی هامو بگم
بگم که سر چی بود بگم که چه شبا تا صبح خوابم نبرد
بگم که از حرف بعضی ها چقدر شکستم و خورد شدم ولی دم نزدم جز یک لبخند تلخ هیچی نداشتم
دوست دارم بگم چقدر زندگی بهم سخت گرفت و کسی کنارم نبود
چه روزایی که تلخ گذشت و اطرافیانم تلخ ترش کردن
چه سخت بود روزایی که حالم خراب بود امام مجبور شدم بخندم
چه روزایی که داغون بودم ولی مجبور بودم حفظ ظاهر کنم
چقدر تو جمع دوست و فامیل وسط این همه آدم احساس بی کسی و تنهایی کردم