2737
2739
اینجا اگه تاییدشون نکنی خورده میشی و میگن تو شرایط ما نبودین.حالا خوبه خودشونم داداش دارن و خواهرشوه ...



من آدمیم که همیشه منطقی فکر میکنم با دل 

هرکسی که بهش بر میخوره شک نکن از حقیقت که مثل ته خیار تلخ فرار میکنه وگرنه هر انسانی تو این دنیا خطا داره و کامل نیس گل بی عیب فقط خداس 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقا درسته اینجا همه فقط بدی طرف مقابل رو میگن این اصلا درست نیس  هر رفتاری که شما از دیگرون م ...

نه عزیزم من چون تنهام خیلی دوست دارم ایشون بیاد سر بزنه ولی مادرهمسرم اعتقادش اینه من نمیام شما بیاید

چرا همچین فکری رو میکنی  مگه مادر شوهرت همسن شماست

نه همسن من نیست گلم ولی یه سره خودشو با عروسا مقایسه میکنه

مثلا منو جاریم داشتیم حرف میزدیم برای ناهار بیرون بریم هفته پیش مادرشوهرم یهو رفت تو اتاق هندزفری گذاشت تو‌گوشش شروع کرد گریه کردن و دلیلش هم این بود که چرا عروسا میخوان با شوهراشون برن بیرون و شوهر من کار داره و نمیتونه منو ببره بیرون😐

اخر سر پدرشوهر کارشو ول کرد و با کلی خواهش اوردش بیرون با ما


2742
من شوهرم خیلی به پدرومادرش احترام میذاره اونا از پسرای دیگه اشون حساب میبرن و جرات ندارن به جاری هام ...

خب مشخصه که چرا خونه اونها میره ،هم فاصله اش با شما زیاده هم اینکه متوجه شده شما مایل به رفت و آمد نیستین ،مشخصه رابطه خوبی هم ندارید که سه ماه بعد از سقط بهتون سر نزده ....خب پس خودتو اذیت نکن ،شما نرو شب خونشون ولی مانع از رفتن همسرت نشو 

اونا پدر و مادرش هستن 

شما هم بارداری ولی ماه نه که نیستی پس نگران نباش

نه عزیزم من چون تنهام خیلی دوست دارم ایشون بیاد سر بزنه ولی مادرهمسرم اعتقادش اینه من نمیام شما بیای ...



شاید نمیخواد شما زیاد تو زحمت بیوفتی . چون قدیمیا اعتقادشون جوونا اول جوونیشون زیاد زحمت نیوفتن از لحاظ مالی

نه همسن من نیست گلم ولی یه سره خودشو با عروسا مقایسه میکنه مثلا منو جاریم داشتیم حرف میزدیم برای نا ...



ایی خدا  دوست داره اونم جوونی کنه دیگه  کارایی که تو جوونیش نتونسته بکنه رو الان میخواد بکنه 

این چیزا اصلا واستون مهم نباشه  اونم با خودتون همراه کنین گناه داره بنده خدا 😁

چرا همچین فکری رو میکنی  مگه مادر شوهرت همسن شماست

البته سنش هم زیاد نیست مادرشوهرم 

وقتی ما میریم خونش دست به چیزی نمیزنه و توقع داره ما کار کنیم و اون مثل مهمان بشینه

من بعد سه ماه این سری رفتم خونش و دو ساعتی رفتم بیرون و جاریم و برادرشوهرم به مادرشوهر گفتن بیا اتاق طبقه پایین تمیز کنیم وقتی من نبودم و مادرشوهر شاکی بوده که چرا نباید نخودی هم کمک کنه😐

2740

ممنون خانوما بعضی ها گفتند من منتظر تاییدشون بودم درصورتی که من میخواستم درد ودل کنم خداروشکر آدم هایی هستند توی جامعه ما که این مسائل واتفاقاتی که برای من پیش اومده براشون قابل باور نیست و میگن حتما تو هم کاری کردی این نشون میده در آینده مادر شوهرهای خوبی خواهیم داشت 

عزیزم من درکت میکنم دوستان چرا هی میگید مادرشه مگ اسی میگه پرتش کنه اصن سالی ی بارم نره فقط بنده ادا بارداره میگه شب نمونه هی سوال جوابش میکنید ینی چی فقط دنبال تاییده بنده خدا اومده دردو دل مادرشوهر چون بزرگتره حق داره هربلایی خواست سر عروس بیاره؟ مث مادرشوهر من هرکاری میکنه منم ساکت نگاش میکنم اخرش پشیمون میشه مبگه من بزرگترم تو معذرت خواهی باید کنی 

شوهر منم میره سر میزنه نمیگم نره ولی خب ۳۰ سال پیش اونا بوده قرار نیس من تنها بخابم اون بره اونجا بخابه ک یکم منطقی باشید لطفا

ایی خدا  دوست داره اونم جوونی کنه دیگه  کارایی که تو جوونیش نتونسته بکنه رو الان میخواد بک ...

دقیقااا مشکلش همینه

والا منو جاری و همسر من رفتیم بهش گفتیم تو با ما بیا و کلی خواهشش کردیم ولی میگفت نههه نمیام تا اخر سر پدرشوهراومد کلی نازشو کشید تا بیاد🥴

البته سنش هم زیاد نیست مادرشوهرم  وقتی ما میریم خونش دست به چیزی نمیزنه و توقع داره ما کار کنی ...



عیب نداره شما کلا خیلی چیزارو جدی نگیر   این گوشت در باشه اون گوشت دروازه

خب مشخصه که چرا خونه اونها میره ،هم فاصله اش با شما زیاده هم اینکه متوجه شده شما مایل به رفت و آمد ن ...

اتفاقا اوایل خیلی مایل به رفت وآمد بودم ولی وقتی تفاوت رو ببینی سرد میشی نیومدنش خونه من بعد زایمان به خاطر عصبانیتش واسه از دست دادن نوه پسر بود که پزش رو همه جا  داده بود من میرم سر بزنم ماهی یکبار و همسرم جدا خودش میره

ایییییییشششش 

والا بعد میگن چرا فکر میکنید مادذشوهر اذیت میکنه 

خب اگه اینا اذیت و اعصاب خوردی نیست اسمش چیه دقیقا؟؟؟

جالبه در اخر هم اینقدر به پدرشوهر بیچاره غر زد که عروسام به من بی احترامی مبکنن بنده خدا مجبور شد برداره ببرتش خونه با اینکه پدرشوهر دوست داشت پیش ماها بمونه

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687