آره خیلی شدید دخترعموی شوهرم ازبچم ی ایرادی اوردبارداربودبچش باایرادبزرگتری اومد
بازم عروسشون بهم ی حرفی زددقیق فرداش جوابشوگرفت ولی فقط من اینوحس کردم نمیدونم خودشم تاحالافهمیده یانه بایدالان حداقل پیش خودش بگه فلانی حق داشت
دوباره زنعموش خیلی توخونمون اه میکشیدمنم بعدمدتی تلافی کردم بلایی سنگین متاسفانه سرش اومدالبته خودمم راضی نبودم نمیدونم چراحقم این خانواده روبدمیگیره کاشکی باهام مهربونتربودن
صاحبکارشوهرم پارسال اخراجش کردامسال سرخودش اومدنزدیک بازنشستگیشم بودتااینهمه سال توپ تکونش نمیداد کسی نمیتونست اخراجش کنه پشتش محکم بود
متاسفانه خواهرخودم بهم حرفی زدبعداون بلاسردخترش اومدبعدحرفشوانکارکردمنم بخشیدمش
حتی مامانم یشب باهام بدرفتارکردفرداش پاش شکست
بابامم یروزباانکه حقم نبودسرم دادکشیدودعوام کردهمون شب نصف شب پاش سرخوردیکم سرش زخمی شد
هرکی بهام بیدلیل بدحرف بزنه چوبشومیخوره اخه من خیلی صاف وصادقم باهمه راضی نیستم بدببینن
همه رودوس دارم ازخوشیهاشون دلم شاده باغمهاشون غمگین احترامشونم همیشه نگه میدارم