2777
2789

یبارم تو عقد بودیم تو اتاق خواب ماه رمضون بود با شوهرم 

داشت لباسامو درمیاورد 

یدفعه زلزله اومد اینقد ترسیدم نمیتونستم از اتاقم بیرون برم 

رفتم شوهرمو بغل کردم بعدش تموم شد سریغ لباس پوشیدم رفتم بیرون 

ولی فهمیدن خبریه خیلی خجالت کشیدم شوهرم که اصلا بیرون نیومد صبح زودم رفت خونشون

اگه دخترم عاشق شد تمام دنیا رو بهم میریزم تا دخترم را به عشقش برسانم حتی اگر انتخابش اشتباه باشه بهتراز ان است که یه عمر حسرت گرفتن دست عشقش پیرش کند 👈👈👈👈👈یا اینه دخترم اگر عاشق شد😍حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم😊میدانی؟ اگر خدای ناکرده انتخابش هم نامناسب باشد☹ رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است که سالها با مردی زندگی کند و عقده ی گرفتن دستان عشقش پیرش کند😪

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وای چه بد😨😱👻

خیلی ید بود خیلی 

خواهرم خندش گرفته بود فهمیده بود هی میگفت ای کلک چیکار میکردین منم میگفتم هیچی بخدا کاری نتونستیم بونیم

اگه دخترم عاشق شد تمام دنیا رو بهم میریزم تا دخترم را به عشقش برسانم حتی اگر انتخابش اشتباه باشه بهتراز ان است که یه عمر حسرت گرفتن دست عشقش پیرش کند 👈👈👈👈👈یا اینه دخترم اگر عاشق شد😍حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم😊میدانی؟ اگر خدای ناکرده انتخابش هم نامناسب باشد☹ رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است که سالها با مردی زندگی کند و عقده ی گرفتن دستان عشقش پیرش کند😪

دخترم کوچولو بود یه موقه لج کرده بود و بی اعصاب،منم قاطعانه باهاش برخورد کردم گفتم باید لباست رو بپوشی،داشت می‌پوشید یهو گوشه اتاقی که جز من و خودش کسی نبود رو نشون داد گفت آخه ببین اون بهم میخنده،منم ریده بودم به خودم از ترس روم کردم همون طرف گفتم بسم الله الرحمن الرحیم ،حق نداری به بچم بخندی ،بعد دخترم گفت آخيش رفت،حالا قول میدم مهربون بشم

ای پرچمت ما را کفن، وطن!🇵🇸❤️🇮🇷

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز